بیر بیکار

لغت نامه دهخدا

بیر بیکار. ( ص مرکب ، ق مرکب ) ( از: بیر ( ظاهراً ترکی ) + بیکار ) سخت بیکار. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

سخت بیکار

پیشنهاد کاربران

بپرس