تاروا

لغت نامه دهخدا

تاروا. [ رَ ] ( اِخ ) موضعی در ناحیه «یوتیا» که بردیای دروغی اهل آن جا بود: «... مردی بود نامش «وَهیَزْدات َ» از اهل محلی که موسوم به «تاروا» و در ناحیه «یوتیا»است. این مرد در دفعه دوم بر من در پارس یاغی شد وبمردم گفت من «بردی » پسر کوروشم. بعد آن قسمت مردم که در قصر بودند از بیعت من سر تافته بطرف «وَهیَزْدات َ» رفتند. او شاه پارس شد». ( بند پنجم از ستون سوم کتیبه بیستون ، از ایران باستان ج 1 صص 545-546 ).

پیشنهاد کاربران

نام تاروا ( محل دژ، تربیز/تبریز ) در زمان اشکانیان
منبع نقشه بطلمیوس

بپرس