تداین

لغت نامه دهخدا

تداین. [ ت َ ی ُ ] ( ع مص ) به وام با یکدیگر فروختن. ( زوزنی ). به یکدیگر فروختن به وام. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). به نسیه و وام خرید و فروخت کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تبایع به قرض. || وام گرفتن بعضی از بعض دیگر. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) : یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه... ( قرآن 282/2 ).

فرهنگ فارسی

به وام با یکدیگر فروختن فروختن به وام به نسیه و وام خرید و فروخت کردن تبایع به قرض یا وام گرفتن بعضی از بعض دیگر یا ایها الذین آمنو اذا تدایتنم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ٠

پیشنهاد کاربران

تداین= عقدی که یکی از عوضین ( عوض یا معوض ) موجل باشد

بپرس