تقدم و تاخر


برابر پارسی: ( تقدم و تأخر ) پیشی و پسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقدم و تاخر (ابهام زدایی). تقدم و تاخر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: قرآن• تقدم و تاخر (علوم قرآنی)، جابه جا کردن یک لفظ از جایگاه طبیعی آن در کلام، از اسلوب بلاغی قرآن و از اسباب اجمال فلسفه• تقدم و تاخر (فلسفه)، تقدم و تأخر (یا سبق و لحوق)، از اصطلاحات فلسفی و مسائل فلسفه• تقدم و تاخر بالحق، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر بالحق وجود بر دیگری• تقدم و تاخر به زمان، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر به نسبت زمان وجود بر دیگری• تقدم و تأخر بالشرف، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر به نسبت شرافت وجود بر دیگری• تقدم و تأخر به حقیقت و مجاز، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر به نسبت حقیقت و مجاز• تقدم و تأخر به علیت، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر علی وجود بر دیگری• تقدم و تأخر دهری، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر دهری وجود• تقدم و تأخر رتبی، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر رتبی وجود بر دیگری• تقدم و تأخر طبعی، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر طبعی وجود بر دیگری• تقدم و تاخر بالجوهر، تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود بماهو موجود؛ تقدم و تأخر جوهری وجود بر دیگری
...

[ویکی فقه] تقدم و تاخر (علوم قرآنی). تقدیم و تاخیر، جابه جا کردن یک لفظ از جایگاه طبیعی آن در کلام، از اسلوب بلاغی قرآن و از اسباب اجمال است.
"تقدیم و تاخیر" از اسلوب های معانی قرآن، و یکی از اسباب اجمال است.
حسن تقدیم و تاخیر
در قرآن کریم برخی الفاظ، مقدم یا مؤخر از جایگاه خویش در آیات آورده شده اند. این کار علاوه بر این که اصولی و کاملا نظام مند است و بر اعجاز بیانی قرآن کریم دلالت دارد، بر زیبایی اسلوب و شیوایی تعبیر و حسن سبک نیز می افزاید.
اقوال درباره جواز و عدم جواز
درباره جواز تقدیم و تاخیر میان علما اختلاف است.در مقدم و مؤخر قرآن به دو وضعیت برمی خوریم:
← قول اول
...

[ویکی فقه] تقدم و تاخر (فلسفه). تقدم و تأخر (یا سبق و لحوق)، از اصطلاحات فلسفی و مسائل فلسفه می باشد.
تقدم و تأخر از خواص و عوارض ذاتی وجود است و موجود از آن جهت که موجود است، به متقدم و متأخر تقسیم می شود. مابعدالطبیعه ارسطو از نخستین منابع فیلسوفان مسلمان درباره تقدم و تأخر است. فارابی و ابن سینا علاوه بر الفاظ تقدم و تأخر، دو لفظ «قبل» و «بعد» را نیز به کار برده اند. ابن سینا در دانشنامه علایی از معادلهای فارسی «پیشی» و «پسی» استفاده کرده است. بحث از تقدم و تأخر در منابع، پیش یا پس از مبحث حدوث و قدم مطرح شده، زیرا تحقیق حدوث ذاتی و زمانی مبنی بر تحقیق تأخر ذاتی و زمانی است. همچنین مبحث معیت با مبحث تقدم و تأخر ملازمت دارد.

تقدم و تأخر دو مفهوم متقابل اند
تقدم و تأخر دو مفهوم متقابل اند و تقابل آن ها از قسم تقابل تضایف است؛ یعنی این دو در نسبت و مقایسه با یکدیگر ادراک می شوند و ادراک یکی متوقف بر ادراک دیگری است. همچنین این دو در بالقوه یا بالفعل بودن و نیز در وجود خارجی و ذهنی همراه و همدوش یکدیگرند، بدین معنی که تقدم یک شی ء بدون تأخر شی ء دیگر ممکن نیست. به همین جهت به ازای هر قسم تقدم، قسمی از تأخر نیز موجود است.

تقدم و تأخر در أشیا
در تقدم و تأخر، چیزی وجود دارد که دو شی ء یا اشیای متعدد با آن نسبتی دارند و در مقایسه با آن سنجیده می شوند که به آن ملاک تقدم و تأخر یا «ما فیه التقدم و التأخر» گفته می شود. و از آن جا که برخی اشیا علاوه بر نسبت مشترک دارای نسبتی با آن «ملاک» اند که دیگر اشیای مورد مقایسه ندارند، اولی را متقدم و دیگری را متأخر گویند. بدین ترتیب، آنچه متأخر در نسبت با آن ملاک دارد متقدم هم دارد، نه بر عکس.

تقدم و تأخر و اختلاف در أقسام آنها
...

دانشنامه آزاد فارسی

تَقَدّم و تأخُّر
در لغت به معنی پیشی و پسی؛ و در اصطلاح فلسفه و کلام، فیلسوفان از پنج گونه تقدّم و تأخّر و متکلّمان از شش گونۀ آن سخن می گویند: ۱و۲. بالذّات (بالعلّیّة و بالطبع)، که هستی امرِ متأخر به گونه ای به هستی امرِ متقدم وابسته باشد. اگر امر متقدم، علّت تامّۀ امر متأخر باشد، مانند تقدم حرکت دست بر حرکت قلم، از آن به تقدّم بالعلیه و اگر علّت ناقصۀ امر متأخر باشد، مانند تقدم مهندس بر ساختمان، از آن به تقدّم بالطبع تعبیر می شود؛ ۳. بالزّمان، که متقدم در زمان بر متأخر پیشی داشته باشد مانند تقدّم پدر بر پسر؛ ۴. بالشّرف، تقدّم متقدّم از لحاظ کمال و فضیلت باشد، مانند تقدّم استاد بر شاگرد؛ ۵. بالرّتبه، که متقدّم نسبت به متأخر، به مبدایی معیّن نزدیک تر باشد و خود شامل حسّی (مانند تقدم پیش نماز بر نمازگزار) و عقلی (مانند تقدم جنس بر نوع) است؛ ۶. ذاتی یا بالرتبه، تقدّم اجزای زمان بر یکدیگر است. این گونه تقدم و تأخر را متکلمان گونه ای مستقل محسوب داشته اند و فیلسوفان آن را تقدم و تأخری مستقل از تقدم و تأخر بالزمان به شمار نیاورده اند.

مترادف ها

transposition (اسم)
جابجا شدگی، تقدم و تاخر، ترانهش، پس و پیش سازی، پس و پیشی، فراگذاری

پیشنهاد کاربران

بپرس