جاثمین

لغت نامه دهخدا

جاثمین. [ ث ِ ] ( ع ص ) ج ِ جاثم. بیحس و حرکت شدگان. || برجای ماندگان. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). || بر سینه خفتگان. ( آنندراج ). || هلاک شدگان. ( غیاث اللغات ): و اَخَذَ الّذین ظلمواالصَیحة فاصبحوا فی دیارهم جاثمین. ( قرآن 67/11 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع جاثم

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی جَاثِمِینَ: نشسته ها -زانو زده ها(نشسته بر دو زانو) -به رو افتاده ها بر زمین - کنایه ایست از مرگ
ریشه کلمه:
جثم (۵ بار)

«جاثِم» در اصل از مادّه «جثم» (بر وزن خشم) به معنای نشستن روی زانو و توقف در یک مکان و همچنین «افتادن به رو» آمده است; و بعید نیست این تعبیر، اشاره به آن باشد که هنگام وقوع زلزله شدید آنها در خواب خوش فرو رفته بودند، ناگهان به پا خاستند همین که بر سر زانو نشستند، حادثه به آنها مهلت نداد و بر اثر وحشت و ترس و یا فرو ریختن دیوارها و یا صاعقه ای که با آن زلزله همراه بود، جان خود را در همان حالت از دست دادند. و از تعبیر به «جاثمین» چنین استفاده می شود که صیحه آسمانی باعث مرگ آنها شد، ولی اجساد بی جانشان به روی زمین افتاده بود، اما از پاره ای از روایات بر می آید که آتش صاعقه آنها را سوزاند.
جثوم به معنی سقوط بر روی و یا نشستن بزانوست (مجمع البیان ذیل آیه 67 هود) این کلمه پنج بار در قرآن مجید آمده و همه درباره مکذّبین است که به عذاب الهی گرفتار شدند و در ما قبل همه کلمه «اصبحوا»آمده است، مراد از آن مردن و از بین رفتن است النهایه اگر جثوم به معنی سقوط باشد مراد آنست که در خانه‏های خود افتادند و مردند و اگر به معنی نشستن باشد معنی این است: در خانه‏های خود نشستگان و مقیم شدند و آن استعاره از مرگ است در نهایه آمده:«نهی عن المجثمة» و آن حیوانی است که در جائی قرار می‏دهند و تیر میزنند تا بمیرد. در نهج خطبه‏13 درباره مسجد بصره هست: «اِنّی اَنْظُرُ اِلی مَسْجِدِها کَجُؤجُؤِ سفینَةِ اَوْ نَعامَةٍ جاثِمَةِ» یعنی گویا می‏بینم مسجد بصره را که در میان سیل مانده مانند سینه کشتی یا شتر مرغ نشسته است .

پیشنهاد کاربران

و اخذ الذین ظلموا الصیحة فاصبحوا فی دیارهم جاثمین
کلمه ( جاثمین ) جمع اسم فاعل از مصدر ( جثوم ) است بر وزن جلوس ، و جثوم به معنای برو افتادن بر زمین است ، و بقیه الفاظ آیه روشن است . ( ترجمه تفسیر المیزان )
جاثمین

بپرس