جان اشبری

دانشنامه عمومی

جان اشبری، ( به انگلیسی: John Ashbery ) ( زاده ۲۸ ژوئیه ۱۹۲۷ – درگذشته ۳ سپتامبر ۲۰۱۷ ) از شاعران آمریکایی بود. او شعر ایالات متحده را از سال ۱۹۷۰ تا کنون شدیداً تحت تاثیر قرار داده همچنین وی نویسنده معروف سبک نیویورک است که او را می توان شاعر منادی شعر زبان نامید.
اشبری در روز ۲۸ ژوئیه در سال ۱۹۲۷ در روچستر نیویورک به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۱، در رشتهٔ انگلیسی از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل شد و در بین سال های ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۲ در مهم تریم نشریات و مجلات هنری آمریکایی به عنوان نویسنده و سرویراستار فعالیت کرد. هشت سالی را هم به فرانسه رفت و بسیاری از اخبار بین المللی هنر و وقایع هنری اروپا را تحت پوشش خبری درآورد. پس از آن نیز در دانشکدهٔ بروکلین استاد رشتهٔ «نوشتن خلاقانه» ( و در مجلهٔ نیوزویک نیز منتقد ثابت هنری شد. علاقهٔ اشبری به هنر در شعر او نقشی سازنده ایفا کرد. او را معمولاً ً به فرانک اوهارا، جیمز شویلر و کنت کوخ ربط داده اند آن هم به عنوان عضوی از شاعران “مکتب نیویورک” این عنوان به علاقهٔ مشترک آن ها به مکتب انتزاعی نقاشان نیویورکی در دهه های ۴۰ و ۵۰ مربوط می شود، آن ها در طلب این بودند که برخی از تکنیک های این نقاشان را در شعر به کار گیرند. این نقاشان از واقع گرایی اجتناب می ورزیدند تا بر هنر به مثابهٔ بازنمایی کنش خلاقانه ای که تولیدگر آن بوده تأکید گذراند – هم چون نقاشی های کنش نمای جکسون پالاک. او بیش از ۲۰ جلد مجموعه شعر که به بیش از ۲۵ زبان ترجمه شده، چندین نمایشنامه، داستان، نقد هنری و ترجمه از خود به یادگار گذاشته است. وی فعالیت ادبی اش را از سال ۱۹۵۲ با انتشار کتاب مجموعه شعرش آغاز کرد و سال ۱۹۵۶ با انتشار کتاب «تعدادی درخت» با استقبال منتقدان روبه رو شد. پس از آن کتاب های دیگری نیز منتشر کرد اما آنچه سبب شهرت او شد انتشار مجموعه شعر «تصویر خود در آینه محدب» در سال ۱۹۷۵ بود که از سوی نیویورک تایمز به گرمی مورد تحسین قرار گرفت و شهرت فراوانی برای اشبری به دنبال آورد و او موفق شد تا جایزه پولیتزر، جایزه کتاب ملی آمریکا و جایزه حلقه منتقدان را سال ۱۹۷۶ برای آن کسب کند. «پلانیسفر» نیز یکی دیگر از آثار اوست. [ ۱]
شعر اشبری همواره هم بر انگاره ها و تکانه های نقیض گشوده نبوده است. در کتاب های نخستین او سطح ظاهری واقع گرایی و امر ِ در دمْ گذر را واگذاشته شده است تا به “گستره های دور از دسترس تر ناخودآگاه” دست رسی حاصل شود. شخصیت اصلی در شعر نقشْ گفت ها – که در این جا نیز ترجمه شده است - از نخستین کتاب اشبریموسوم به «برخی درختان» Some Trees راهبه ای شادان است که بناست با پریدن از آسمان خراشی بی پوندی ها و بی ارتباطی های جهان را ترک گوید. این عمل وی به طور ضمنی نشان می دهد که “بسی از آن چه زیباست باید که طرد شود / تا ما بل ماننده شویم به برین تر / نقشی از خویشتن خویش مان. ” برای دست یافتن به “گستره های دور از دسترس تر ناخودآگاه، ” اشبری تجربیات تکنیکی متعددی را آزمود. شکل های عمیقاً ً الگواره شده ای چون سستینا ۲ در «برخی درختان» و The Tennis Court Oath ( ۱۹۶۲ ) بی که از هوشیاری ای ماشینی و خودکار نشانی از خود بروز دهد بل که برای اکتشاف و کاوش: “یک دفعه به کسی گفتم سرودن سستینا مثل راندن دوچرخه ای در سراشیبی تپه است در حالی که پدال ها به پاهای ات فشار می آورند. می خواستم پاهای ام به آن جاهایی کشانیده شوند که معمولاً ً به خودی خود به آن ها گام نمی نهادند. ”
عکس جان اشبری
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس