جفنگ

/jafang/

مترادف جفنگ: بی اساس، بی پایه، بی ربط، بی سروته، بی معنی، بیهوده، ترهات، مزخرف، مهمل، یاوه

معنی انگلیسی:
fib, nonsense, nonsensical, rubbishy, unconnected

لغت نامه دهخدا

جفنگ. [ ج َ ف َ ] ( ص ) بیهوده. ( ناظم الاطباء ). یاوه. یافه. سخن لغو و بیهوده. مهمل. هرزه. ژاژ. لاطائل. خزعبل. کلام بی اساس و هرزه. گفته باطل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ژاژ شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- بیهوده بیربط . ۲- سخن بی معنی یاوه .

فرهنگ معین

(جَ فَ )(ص . ) (عا. ) بیهوده ، بی معنی .

فرهنگ عمید

۱. ناچیز.
۲. بیهوده، یاوه.
۳. (اسم ) سخن یاوه و بی معنی.

جدول کلمات

ناچیز ، بیهوده ، یاوه

مترادف ها

fudge (اسم)
سخن بی معنی وبیهوده، جفنگ

trash (اسم)
مهمل، تفاله، نخاله، اشغال، خاکروبه، جفنگ، زوائد گیاان

rigmarole (اسم)
بی معنی، چرند، جفنگ، حرف بی ربط

فارسی به عربی

هراء

پیشنهاد کاربران

بپرس