جناف

لغت نامه دهخدا

جناف. [ ج ِ ] ( ع مص ) مجانفة. ( اقرب الموارد ). مجانبت : لج فی جناف قبیح ، ستیزه کرد در مجانبت اهل خود. ( منتهی الارب ). رجوع به مجانفة شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس