جهان بینی

/jahAnbini/

معنی انگلیسی:
worldview

فرهنگ عمید

مجموعۀ عقاید، باورها، و تصورات یک مکتب دینی، فلسفی، یا سیاسی که دربارۀ پدیده ها، جهان، انسان و جایگاه او در جهان هستی و یا در جامعه و در تقابل با مسائل اجتماعی ارائه می دهد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جهان بینی عبارتست از نگرش انسان به هستی و توجیه و تبیین آن در رابطه با انسان. و یا نوع تفکر و برداشتی که یک مکتب و دینی نسبت به جهان و هستی عرضه داشته و در واقع تکیه گاه فکری همان مکتب حساب می گردد.
یک مسلک و یک فلسفه زندگی خواه ناخواه بر نوعی اعتقاد و بینش و ارزیابی درباره هستی و بر یک نوع تفسیر و تحلیل از جهان مبتنی است، نوع برداشت و طرز تفکری که یک مکتب درباره جهان و هستی عرضه می دارد، زیر ساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار می رود این زیر ساز و تکیه گاه اصطلاحا "جهان بینی" نامیده می شود. همه دین ها و آیین ها و همه مکتب ها و فلسفه های اجتماعی متکی بر نوعی جهان بینی بوده است، هدف هایی که یک مکتب عرضه می دارد و به تعقیب آنها دعوت می کند و راه و روش هایی که تعیین می کند و باید و نبایدهایی که انشاء می کند و مسئولیت هایی که به وجود می آورد، همه به منزله نتایج لازم و ضروری جهان بینی ای است که عرضه داشته است.جهان بینی عبارتست از نگرش انسان به هستی و توجیه و تبیین آن در رابطه با انسان. به عبارت دیگر دید کلی که انسان از جهان هستی دارد و بر اساس آن به تعبیر و تفسیر آن می پردازد، جهان بینی نامیده می شود و به طور کلی برداشت کلی انسان از جهان هستی را جهان بینی او می گویند. به صورت دیگر جهان بینی یک سلسله اعتقادات و بینش های کلی هماهنگ درباره جهان و انسان و به طور کلی درباره هستی می باشد. جهان بینی در واقع قسمتی از هستی شناسی می باشد و عناصر آن عبارتند: الف: توجیه جهان هستی ب: توجیه انسان ج: رابطه انسان با هستی.
مرتضی مطهری، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، ص۶۴.
شاید کوتاه ترین تعریفی را که برای ایدئولوژی بتوان ارائه داد آنست که بگوئیم: ایدئولوژی نوعی خودآگاهی است. تعریف دیگر آنست که ایدئولوژی را سیستمی از ایده ها و قضاوت های روشن و صریح و عموما سازمان یافته ای بدانیم که موقعیت یک گروه، یا جامعه را توجیه و تفسیر و تشریح می نماید. این سیستم با الهام، تاثیرپذیری شدید ارزش ها، جهت یابی معین و مشخصی را برای کنش های اجتماعی آن گروه یا جامعه پیشنهاد می نماید و ارائه می دهد.بنابراین بر اساس تعریف فوق ایدئولوژی در درون فرهنگ به عنوان مجموعه ای کاملا به هم پیوسته، هماهنگ و سازمان یافته از ادراکات و ارائه کننده نظرات محسوب می گردد و به همین دلیل می توان از آن به عنوان یک سیستم نام برد و از طرف دیگر با در نظر گرفتن طبیعت و جوهر آن که تجلی بخش نظرات است، ایدئولوژی به عنوان ابزار کنش تاریخی نیز محسوب می گردد. به عبارت دیگر، ایدئولوژی به وسیله مبشرین و کسانی که سعی دارند اثراتی بر جریان تاریخی جامعه خود بگذارند، ارائه می شود و اشاعه می یابد و بدین ترتیب موجب تغییرات یا تحولاتی در جامعه می گردد. البته ایدئولوژی در حوزه الهیات و معارف اسلامی یک تئوری کلی درباره جهان هستی همراه با یک طرح جامع، هماهنگ و منسجم است که راه انسان را در زندگی مشخص می کند و هدف آن سعادت و تکامل اوست.به عبارت دیگر مجموعه ای از بایدها و نبایدها در زندگی و رفتار انسان است که مایه سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت می گردد در ایدئولوژی بینش ها، گرایش ها، روش ها و کنش های انسان مشخص می شوند و شکل می گیرند. به صورت دیگر می توان سیستم کلی احکام عملی یک دین را ایدئولوژی به حساب آورد و سیستم عقیدتی و اصولی آن را جهان بینی آن دین محسوب نمود. ایدئولوژی به افراد یک جامعه این امکان را می دهد که موقعیت خود را بهتر تعریف نمایند و بهتر معنی و مفهوم آن را درک کنند. ایدئولوژی به آنها می گوید که چرا و به وسیله چه کسانی استثمار شده اند، چرا عقب مانده هستند، چرا سفیدها خودشان را برتر می دانند، چرا باید تغییراتی را برای بهبود اوضاع مردم و جامعه ایجاد کرد و از این قبیل.ایدئولوژی یک فلسفه زندگی انتخابی آگاهانه آرمان خیز مجهز به منطق می باشد و چیزی که بشر را وحدت و جهت می بخشد و آرمان مشترک می دهد و ملاک خیر و شر و باید و نباید برای او می گردد. ایدئولوژی در دو معنای عام و خاص به کار برده می شود. اگر در معنای عام به کار رود مترداف مکتب می باشد و مجموعه رهنمودهای کلی مکتب را چه در بعد اندیشه و چه در بخش عمل در بر می گیرد و اگر در معنای خاص به کار رود تنها بخشی از مکتب را که به رفتار انسان و دستور العمل های باید و نبایدها مربوط می شود، در بر می گیرد و در این صورت در مقابل جهان بینی خواهد بود.
مرتضی مطهری، انسان و اسلام، ص۱۲۶.
ایدئولوژی دو نوع است: انسانی و گروهی، در ایدئولوژی های انسانی مخاطب آنها نوع انسان است نه قوم یا نژاد، طبقه خاص و داعیه نجات نوع انسان را دارد نه نجات و رهایی گروه یا طبقه خاص و طرحی را که ارائه می دهد شامل همه انسان هاست نه دسته مخصوص، پشتیبان و حامیانی که طلب می کند از میان همه قشرها گروه ها و طبقات است نه یک قشر یا گروه معین.
الف مرتضی مطهری، انسان و ایمان، ص۵۸.
...

[ویکی اهل البیت] نوع تفکر و برداشتی که یک مکتب و دینی نسبت به جهان و هستی عرضه داشته و در واقع تکیه گاه فکری همان مکتب حساب می گردد جهان بینی نامیده می شود.
جهان بینی در واقع قسمتی از هستی شناسی می باشد و عناصر آن عبارتند از:
شهید مطهری علیه الرحمه می نویسد: جهان بینی به معنی جهان شناسی است نه جهان احساسی و به مسأله معروف شناخت مربوط می شود، شناخت از مختصات انسان است برخلاف احساس که از مشترکات انسان و سایر جانداران است، لذا جهان شناسی نیز از مختصات انسان است و به نیروی تفکر و تعقل وابستگی دارد.
سپس در تعریف جهان بینی می گوید: نوع برداشت و طرز تفکری که حذف یک مکتب درباره جهان و هستی عرضه می دارد زیرساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار می رود، این زیرساز و تکیه گاه اصطلاحاً جهان بینی نامیده می شود. همه دین ها و آیین ها و همه مکتب ها و فلسفه های اجتماعی متکی به نوعی جهان بینی بوده است.
بر اساس تعریف جهان بینی ما دارای انواع جهان بینی هستیم که بنا به تفاوت نگاه ها بر عالم هستی بوجود آمده که به ترتیب زیر است.
در شناخت جهان هستی بر اساس تجربی، جهان بینی ما بر دو عامل فرضیه و آزمون وابسته است، یعنی در علوم تجربی برای اثبات و کشف علت یک پدیده ابتدا فرضیه ای را ارائه می دهند و پس آن فرضیه را از طریق آزمایش، بررسی می کنند و با این روش به کشف علت ها و معلول ها پی می برند.
البته این یکی از مزایای این نوع جهان بینی است چون که بر اساس آزمون، کشفیات و شناخت هایش دقیق و مشخص است و می تواند با این روش در مورد یک موجود جزئی اطلاعات خیلی زیادی به انسان بدهد و دومین مزیتش این است که چون این نوع جهان شناسی، قوانین خاص هر علوم را به انسان می شناساند، راه تصرف و تسلط آن را نیز بر بشر می شناساند.
ولی در مقابل نقص هایی نیز متوجه این نوع جهان بینی هست و آن این که علوم تجربی فقط در مورد چیزهای جزئی قادر بر پاسخگویی است یعنی دایره و حوزه اش محدود است به آزمون یعنی قدرت شناخت در جائی است که آزمون بر آن راه دارد در حالی که همه عالم هستی را نمی توان به توسط آزمون شناخت یعنی در جهان بینی تجربی مسائلی مانند جهان از کجا آمده است؟ به کجا می رود؟ جهان حق است یا پوچ، زشت است یا زیبا و غیره به دلیل این که تحت آزمون درنمی آیند قابل پاسخگوئی نیست و بیشترین جسارتی که این گونه جهان بینی در مواجه با این سوالات هستی شناسانه از خود نشان داده، گفتن نمی دانم بوده است!

دانشنامه عمومی

جهان بینی ( به انگلیسی: Worldview ) یک جهت گیری شناختی اساسی است که می تواند شامل فلسفه طبیعی، اصول اساسی، هنجارها، ارزش ها، احساسات و اخلاقیات شود. [ ۱]
این اصطلاح ( ترم ) ، گرته برداری از واژه آلمانی «وِلت اَنشاوونگ» ( شنیدن ) متشکل از Welt ( جهان ) و Anschauung ( دید ) است. این اصطلاح اکنون به طور گسترده در انگلیسی کاربرد دارد. [ ۲]
عکس جهان بینی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس