جهان های موازی

دانشنامه عمومی

جهان های موازی (کتاب). جهان های موازی نام یکی از کتاب های میچیو کاکو است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. [ ۱]
مطابق دسته بندی نویسنده جهان های موازی ممکن که در فیزیک نظری مطرح هستند در ۳ دسته با مفاهیم کاملاً مجزا قرار می گیرند[ نیازمند منبع] که برای هیچ یک هنوز شواهد تجربی به دست نیامده است:
• جهان های موازی تورمی حاصل از پیش بینی نظریه تورم ( آلن گوث ) .
• جهان های موازی کوانتومی که تعبیر اکثر فیزیکدانان امروز از معادله موج شرودینگر است.
• جهان های موازی فرافضا که از معادلات نظریه M برمی خیزد.
• بخش اول: جهان
فصل اول: تصویر دوران کودکی جهان فصل دوم: جهان مرموز فصل سوم: انفجار بزرگ فصل چهارم: نظریه تورم و جهان های موازی
• بخش دوم: جهان چندگانه
فصل پنجم: بُعدگذرها و سفر در زمان فصل ششم: جهان های کوانتومی موازی فصل هفتم: نظریهM: مادر تمام ریسمان ها فصل هشتم: یک جهان طراح؟ فصل نهم: در جستجوی انعکاس های بعد یازدهم
• بخش سوم: فرار به فرافضا
فصل دهم: پایان همه چیز فصل یازدهم: فرار از جهان فصل دوازدهم: فراتر از جهان چندگانه
• منابع و مآخذ
• نمایه
عکس جهان های موازی (کتاب)عکس جهان های موازی (کتاب)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

نظریه یا تئوری جهان های موازی یک داستان قدیمی است و ریشه در یونان باستان دارد که توسط Hugh Everett در عصر جدید دوباره از نو کشف گردیده است. به عنوان مثال دموکریت فیلسوف یونان باستان و ماقبل افلاطون و ارسطو بر این باور بوده است که این دنیا از لحاظ اندازه متناهی و از لحاظ عددی نامتناهی و یا بیشمار می باشد. این نظریه توسط افلاطون و ارسطو به خاک سپرده و فاتحه آن خوانده شد. میترائیان سرزمین پهناور ایران باستان قبل از تولد نوح و قبل از اختراع خط میخی توسط اقوام فارسی زبان ایلامی و سومری و قبل از اختراع خط هیروگلیف توسط مصریان بر این باور بوده اند که کیهان تنها دارای یک حالت و یک سامان یا نظم نمی باشد، بلکه هفت حالت و سامان کلی و انسان بهمراه یک نظم دارای یک حیات و بهمراه هفت نظم دارای هفت حیات می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

از دیدگاه این حقیر این دنیای واقعی و عینی یا این عالم شهودی و یا این کیهان یا جهان فیزیکی که در آن مشغول زندگی هستیم ، دارای تواریخ یا تاریخ های کلی و بیشمار می باشد و این تاریخ های کلی از طریق وقوع مه بانگ های متوالی بر اثر نوسانات متواتر یا پی در پی انبساط و انقباض محتوای جهان در فواصل زمانی کاملا معین و از پیش تعیین شده ( همیشه برابر با طول کلی عمر کیهان ) پشت سر هم و هرکدام به ترتیب و نوبه خاص و ویژه خویش به ظهور میرسند و جاری می شوند و تجربه میگردند. توجه به این نکته از اهمیت شایانی برخوردار است که تکرار تاریخ دنیا صد در صد یا تکرار مکررات خسته کننده نیست بلکه هر بار با درجه تکاملی برتری نسبت به سطح تکاملی قبلی صورت می پذیرد و در پایان یعنی در معاد به همان حالت کمال ایده آل بهشتی یا نظام احسن ملکوتی یا آسمانی اولیه در مبداء باز خواهد گشت. این روند در کلیه جهان های هم سن و سال یعنی در جهان هاییکه بطور همزمان آفریده شده اند، بطور همسان و همزمان جاری گشته و ساری می باشد. چیزی که ما در حال حاضر نمیتوانیم با کمال اطمینان و یقین بدانیم و آگاهی به آن هم از توان معرفت دینی و شناخت علمی خارج می باشد، این است که آیا خداوند متعال اول یک جهان را آفریده است و سپس در اطراف آن در فواصل زمانی معین لایه یا لایه هایی از جهان ها را آفریده و می آفریند و یا اینکه اول مجموعه وسیعی از جهان ها را خلق نموده و پس از آن در اطراف آنها لایه به لایه جهان های نو و نوتر را آفریده و می آفریند. اما میتوانیم با اطمینان و یقین کامل بر این باور باشیم که پیدایش و یا آفرینش جهان های نو در اطراف مجموعه جهان های قدیمی در بینهایت دور دست های زمانی و مکانی هرگز به پایان نخواهد رسید. زیرا اگر چنین چیزی اتفاق بیافتد، آنگاه شمارش اعداد صحیح به پایان خواهد رسید، در صورتیکه عمل شمارش اعداد صحیح علارغم سرعت بسیار بالای شمارش، ذاتا و ماهیتا و ضرورتا عملی پایان ناپذیر می باشد. بهر حال روند تکرار تاریخ دنیا که در بالا به آن اشاره شد در کلیه لایه های جهان های موازی همسان جاری میگردد، اما نه بطور همزمان. به عنوان مثل من در یک لایه از جهان ها که در زمان x بطور همزمان آفریده شده اند دارای یک حیات با یک درجه تکاملی خاص و ویژه برخوردارم و بطور همزمان در یک لایه دیگر از جهان ها که در زمان y بطور همزمان آفریده شده اند دارای یک حیات دیگر با درجه تکاملی دیگری می باشم. و درجات تکاملی سلسله حیات های دنیوی در کلیه جهان ها چه قدیمی چه نو و چه نوتر همیشه بین دو سر حد ؛ یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال بین مبداء و معاد محصور و محدود اند. تعیین تعداد حیات های دنیوی هم خارج از توان معرفت دینی و شناخت علمی می باشد و فقط خداوند به تعداد آنها آگاهی کامل دارد. من از این طریق به جاودانه بودن حیات خودم و کلیه افراد انسانی و به خداوند متعال باور و ایمان و اعتماد و اطمینان و امیددارم و نه از طریق معارف دینی.
تلفظ اصلی نام Hugh هوگه می باشد که از دو واژه فارسی ایلامی و فارسی امروز ساخته شده است. هو نام خدای پدر قوم فرا باستانی ایلام ( elam : اِل یا ایل عام ) و گه به معنای جایگاه و یا مکان. لذا نام Hugh به معنای تمپل یا خانه هو می باشد.

بپرس