حادق

لغت نامه دهخدا

حادق. [ دِ ] ( ع ص ) لغتی است عامیانه که بجای حاذق ، بمعنی «استاد در کار» متداول است ( ذیل قوامیس العرب دزی ج 1 ص 269 ) و در میان عوام ایرانیان نیز حادق با دال مهملة معمول است.

فرهنگ فارسی

لغتی است عامیانه که بجای حاذق بمعنی استاد کار متداول است

پیشنهاد کاربران

در زمان قاجار جد ما نظامی بوده . که تعرف کرده . شبها با صدای رسا فریاد میزدن. . . حادق باش بیداربار باش. . . میشود گفت هوشیار یا حواست جمع باشد بیدار باش
هوالعلیم
حادق : همان حاذق است که در گویش عامیانه ( ذ ) به ( د ) تبدیل شده است.
حادق : تیز هوش ؛ حواس جمع ؛ استاد ؛ زیرک. . .

بپرس