حاملگی

/hAmelegi/

مترادف حاملگی: آبستنی، بارداری، باروری

متضاد حاملگی: ناباروری، نازایی

معنی انگلیسی:
pregnancy, expectancy, gestation, maternity

لغت نامه دهخدا

حاملگی. [ م ِ ل َ / ل ِ ] ( حامص ) بارداری. آبستنی.

فرهنگ فارسی

آبستنی

دانشنامه آزاد فارسی

مترادف ها

expectancy (اسم)
پیش بینی، انتظار، احتمال، حاملگی، امید، توقع، بارداری

expectance (اسم)
پیش بینی، انتظار، احتمال، حاملگی، امید، توقع، بارداری

conception (اسم)
فهم، عقیده، ادراک، تصور، حاملگی، لقاح تخم و شروع رشد جنین

gestation (اسم)
حاملگی، بارداری، ابستنی، وابسته بدوران رشد تخم یا نطفه

فارسی به عربی

توقع , حمل , مفهوم

پیشنهاد کاربران

بپرس