حسرت بدل

لغت نامه دهخدا

حسرت بدل. [ ح َ رَ ب ِ دِ ] ( ص مرکب ) در تداول عوام ، آنکه دیری آرزوی چیزی داشته است : حسرت بدلم کچل خدیجه.

فرهنگ فارسی

در تداول عامه آنکه دیری آرزوی چیزی داشته است

پیشنهاد کاربران

حسرت به دل: حسرت واژه ای عربی و دل پارسی است و همتای پارسی این ترکیب، این واژه ی لری است:
تمارزو tamārzu.

بپرس