خرده پا

/xordepA/

مترادف خرده پا: کم درآمد، کم سرمایه، قشر آسیب پذیر

معنی انگلیسی:
small-time, straw boss, junior, petty, picayune, underling, truck

لغت نامه دهخدا

خرده پا. [ خ ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه سرمایه کم دارد. فقیر. کم بضاعت. تنگ سرمایه. مردم کم بضاعت از رعایا. ( یادداشت بخط مؤلف ). || آنکه بکارهای کوچک بپردازد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

آنکه سرمایه کم دارد فقیر

فرهنگ عمید

۱. ویژگی کاسب کم بضاعت، دوره گرد، و کم مایه، کم درآمد.
۳. نوپا.

پیشنهاد کاربران

بپرس