خسارت

/xesArat/

مترادف خسارت: آسیب، اضرار، تاوان، جریمه، غرامت، زیان کاری، زیانمندی، خسران، زیان، ضرر، غبن، غرامتی، لطمه

متضاد خسارت: نفع

برابر پارسی: زیان، زیان بردن، زیانکاری

معنی انگلیسی:
loss, recompense, consideration, damages, restitution, damage(s)loss, average, injury, punishment, toll

لغت نامه دهخدا

خسارت. [ خ ِ رَ ] ( ع اِ ) زیان. ضرر. ( از ناظم الاطباء ) : مردمان خراسان از خسارت و تاراج فارغ شوند. ( تاریخ بیهقی ). || کم آمدن حاصل فروش از قیمت خرید. ضرر در تجارت و زیان در معامله. ( از ناظم الاطباء ) : بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد. ( گلستان سعدی ).
عشق را فایده در کوی زیانکاران است
هر که زین کوی سفر کرد خسارت برده.
نظیری ( از آنندراج ).
|| عاهت. ( یادداشت بخط مؤلف ).

خسارة. [ خ َ رَ ] ( ع مص ) گمراه شدن. ( منتهی الارب ). خسار. || زیان یافتن تاجر در تجارت و مغبون شدن. خسار. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به خسار شود. || ( اِمص ) گمراهی ، خسار. ( منتهی الارب ). || هلاکی. ( منتهی الارب ). خسار. || غدر. خسار. ( منتهی الارب ). || زیانکاری. ( منتهی الارب ). خسار. رجوع به خسار شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) ضرر کردن زیان بردن . ۲ - ( اسم ) زیانکاری زیانمندی . ۳ - ( اسم ) زیان ضرر : (( خسارت بسیار متوجه او گردید ) ) جمع : خسارات .

فرهنگ معین

(خَ رَ ) [ ع . خسارة ] (اِمص . ) زیانکاری ، زیانمندی .

فرهنگ عمید

۱. ضرر کردن، زیان دیدن.
۲. (اسم ) زیان.
۳. (اسم ) غرامت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خسارت همان زیان است. از آن به مناسبت در بابهای زکات، خمس، تجارت، شرکت و مضاربه سخن گفته اند.
خسارت به معنای زیان می باشد.
احکام خسارت
خسارت زدن به اموال محترم موجب ضمان و جبران آن بر عهده خسارت زننده است.چنانچه کسی با مالی که زکات به آن تعلّق گرفته، قبل از پرداخت زکات تجارت کند و سودی به دست آورد، فقرا به نسبت سهم خود در سود نیز شریکند؛ لیکن اگر خسارت ببیند، از سهم فقرا کاسته نمی شود و خسارت تنها متوجه مالک می گردد. کسی که سرمایه خود را در چند پیشه به کار گرفته، مانند تجارت فرش، زمین و مسکن و در یکی از آنها زیان دیده، آیا در پایان سال می تواند با سود حاصل از تجارتی دیگر، خسارت وارد شده را جبران کند و پس از آن خمس سود را بپردازد؟ مسئله اختلافی است. برخی در مسئله تفصیل داده و گفته اند: اگر دو پیشه زیان دیده و سودآور، از سنخ تجارت باشند، جبران خسارت با سود به دست آمده جایز است؛ اما اگر یکی تجارت و دیگری غیر تجارت، مثلا زراعت باشد، جبران جایز نیست. البته جبران خسارت در تجارت با سود به دست آمده در همان تجارت جایز است. در شرکت، سود و زیان حاصل از مال مشترک، به نسبت سهام شرکا بین آنان تقسیم می شود؛ لیکن در اینکه در صورت تساوی سهام، شرط تحمل خسارت بیشتر نسبت به یکی از شرکا یا شرط تساوی در خسارت در صورت تفاوت سهام صحیح است یا نه، اختلاف است.بنابر قول به عدم صحّت شرط، در اینکه عقد شرکت نیز باطل می شود یا نه، اختلاف است. در عقد مضاربه، عامل به شرط عدم افراط یا تفریط، ضامن خسارتهای وارد شده نیست؛ لیکن در اینکه می توانند شرط کنند خسارت همچون سود که بین عامل و مالک است بین آن دو باشد یا اینکه تنها عامل ضامن خسارت باشد، اختلاف است. بسیاری چنین شرطی را باطل دانسته اند.

دانشنامه عمومی

خسارت (مجموعه تلویزیونی). خسارت ( انگلیسی: Damages ) سریال مهیج جنایی امریکایی از شبکه اف اکس، ساختهٔ دنیل زلمن، گلن کسلر و تاد ای. کسلر است که از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ منتشر شد.
عکس خسارت (مجموعه تلویزیونی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:غرامت

جدول کلمات

زیان

مترادف ها

loss (اسم)
گمراهی، ضلالت، عدم، فقدان، خسارت، زیان، ضرر، خدشه، خسران، مرگ، اتلاف، باخت، خسار

damage (اسم)
گزنده، خسارت، خرابی، زیان، ضرر، اسیب، خدشه، خلل، خسران

recompense (اسم)
جبران، غرامت، عوض، خسارت، رفع خسارت، غرامت پرداختن

harm (اسم)
اذیت، صدمه، خسارت، زیان، ضرر، اسیب، خسران، گزند

lesion (اسم)
غبن، خسارت، اسیب، زخم، جراحت

detriment (اسم)
خسارت، زیان، ضرر، گزند

scathe (اسم)
صدمه، خسارت، زیان

smart money (اسم)
خسارت، پاداش زیان

فارسی به عربی

اذی , خسارة , ضرر

پیشنهاد کاربران

خسارت برابر زیان کردن و زیان است.
خسارت
گویش:khesarat
از ریشه:عربی
برابر پارسی:زیان، زیان کردن
Reparation
آسیب
این دوست عزیز ایرزاد خان انگار جنون پارسی گرایی ایشان را اصابت کرده و خیلی ببخشید دچار هذیان گویی شده اند و ریشه هر کلمه ای رو با توجیهات تبرّعی از روی تعصب به فارسی عودت میدهند
خب عزیز منم با ی وجهی میتونم همین اسم شما رو به زبان عربی یا لاتین برگردونم
خب این طوری که نمیشه. . . .
در لری بختیاری
خسارت / آسیب / صدمه: دِیزونی، دِیزُوی ( حرف �واو� به صورت تو دماغی گفته میشود )
ضرر . . .
خِسارَت
این واژه می تواند اَرَبیدهء کاستَن پارسی باشد :
خِسارَت : خِسار - اَت
خِسار = کاستار : کاست - آر ( خِسار < کاسار )
اَت = پسوند نام سازی که در اسل پارسی است
خِسارَت = کاستاری
آسیب، اضرار، تاوان، جریمه، غرامت، زیان کاری، زیانمندی، خسران، زیان، ضرر، غبن، غرامتی، لطمه
ضرر

بپرس