خماهان

لغت نامه دهخدا

خماهان. [ خ ُ ] ( اِ ) سنگی باشد بغایت سخت و تیره رنگ بسرخی مایل و آن دو نوع است نر و ماده و چون نر آن را با آب بسایند مانندشنجرف سرخ شود و ماده آن همچو زرنیخ زرد گردد و گویند آن نوعی از آهن است و طبیعت هر دو سرد بود چون بر ورمهای صفراوی و دموی طلا کنند نافع باشد خاصه ماده آن را درو برودت بیشتر است و اگر در ظرف آن شراب خورند مستی نیاورد و آن را به عربی حجر حدیدی و صندل حدیدی خوانند و بعضی گویند سنگی است سیاه و سفید که از آن نگین سازند. ( برهان قاطع ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی سنگ سخت و تیز. مایل بسرخی حجر حدیدی صندل جدیدی .

فرهنگ معین

(خُ ) (اِ. ) نک خماهن .

پیشنهاد کاربران

بپرس