خیکچه

لغت نامه دهخدا

خیکچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِمصغر ) مصغر خیک یعنی مشک کوچک. ( ناظم الاطباء ). خیک خرد. ذراع. مذرع. مشکولی. ( یادداشت مؤلف ). || غده زهردار در دهان مار. ( یادداشت مؤلف ). || مشک کوچکی که سوار جهة برداشتن آب در زیر شکم اسب یا در کنار زین آویزان می کند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(چِ ) (اِمصغ . ) خیک کوچک .

فرهنگ عمید

خیک کوچک.

گویش مازنی

/Khik che/ خیک کوچک – انبان پوستی کوچک

پیشنهاد کاربران

بپرس