در قید حیات


معنی انگلیسی:
alive, living

مترادف ها

aboveground (صفت)
در بالای سطح زمین، در قید حیات

alive (صفت)
در قید حیات، حساس، روشن، زنده، سرزنده

living (صفت)
در قید حیات، زنده، جاندار، جاودان، حی

فارسی به عربی

حی , فوق سطح الارض

پیشنهاد کاربران

پدر مادر شما در قید حیات است
بدین معنی که
اعلان زنده است یا خیر
در قید حیات یعنی زنده بودن یا است
زنده، سرزنده، زنده بودن
یعنی زنده هستن
در قید حیات
یعنی در حال حاضر زنده هستند و زندگی میکنن
بالای سطح زمین
یعنی زنده بودن.
مثلا ( ( پدر در قید حیاط است؟؟؟ ) ) یعنی پدر زنده است و داره زندگی میکنه؟
در بالای سطح زمین بودن ودر حال زیستن
زنده بودن

یعنی زنده ، سرزنده ، زنده بودن، الان زنده بودن
یعنی زنده بودن
الان زنده است
در شرط زندگی
سر زنده
زنده بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس