دست اویزه

لغت نامه دهخدا

( دست آویزه ) دست آویزه. [ دَ زَ / زِ ] ( اِمرکب ) واسطة. ( السامی ). || هدیه کمی که برای بزرگی برند تا دست خالی وی را ملاقات نکرده باشند. ( ناظم الاطباء ). دست آویز. رجوع به دست آویز شود.

فرهنگ فارسی

( دست آویزه ) هدیه کمی که برای بزرگی برند تا دست خالی وی را ملاقات نکرده باشند .

پیشنهاد کاربران

بپرس