دست به نقد

پیشنهاد کاربران

زودنقد. [ ن َ ] ( ص مرکب ) کنایه از توانگر بسیارمال و صاحب جمعیت باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از فرهنگ فارسی معین ) . که در ادای زر، مکث نکند. ( آنندراج ) . توانگر و مالدار و دارای پول نقد. ( ناظم الاطباء ) .
دست به نقد: [عامیانه، کنایه ] بی درنگ، زود، فورا.
کسی که فوری آماده پرداخت مبلغی یا انجام معامله ای است

بپرس