دفتر ثبت


معنی انگلیسی:
register, registry

فرهنگستان زبان و ادب

{logbook} [حمل ونقل هوایی] هریک از دفترهایی که در آن پیشینۀ عملکرد وسیلۀ نقلیه یا خدمۀ آن یا سامانه های عملکردی مهم آن ثبت و ضبط می شود

مترادف ها

register (اسم)
ثبات، دفتر ثبت، ثبت امار، پیچ دانگ صدا، لیست یا فهرست، دستگاه تعدیل گرما

فارسی به عربی

سجل

پیشنهاد کاربران

دفترِ آگاشت، دفترِ آمار، دفترِ نام - نویسی، دفترِ یادداشت

بپرس