دل و روده

/delorude/

معنی انگلیسی:
gut, entrails, offal, innards

واژه نامه بختیاریکا

دِل مِنِشکَمِه
دل و کل

مترادف ها

gut (اسم)
شکم، طاقت، نیرو، تنگه، روده، زه، جرات، دل و روده، شکنبه، احشاء، شکم گندگی، بنیه

purtenance (اسم)
متعلقات، اندرون، دل و روده، دل و جگر

فارسی به عربی

معی

پیشنهاد کاربران

دل و روده بالا آمدن: [عامیانه، کنایه ] به حالت تهوع افتادن.

بپرس