دپرس

معمولا کسی که شکست عشقی میخوره

دپرس تنفسی یعنی کاهش عمق و دامنه تنفس. درنتیجه کاهش میزان اکسیژن و افزایش دی اکسید کربن خون

کسی که تو خودشه

دپرس یعنی غم وغصه

تنها وشکست خورده

افسرده؛تنها؛غمگین

کسی که کسل است و امید به زندگی خودش هم نداره ناراحته ، گوشه گیره

غمگین بی حال پوچ تو لاک

یعنی ناراحت افسورده

یعنی افسره کسی ک شکست خورده تو زندگیش بعد باکلاسا میگن ( دپرس )

دپرس یعنی بی حال افسوردع شکست خوردع که بیشتر اونایی که باکلاسن یا اونایی که باکلاس بازی در میارن من کع تا الان دپرس نگفتم

شکست عشقی

بی حوصله بیحال خسته

کسی که شکست خورده در زندگی

بی حال
غمگین
افسرده
ناراحت

آدم شکست خورده که تو خودش گم شده

دپرس "یعنی کسی که تازه شکست خورده و خیلی ناراحته، غمگینه افسرده است اصلا این عالم نیس"

یه نوع بیماری عاطفی. روحی ر ونای . افسرد و دپرس یا از شکست عشقی به وجود میاد یا تو یه کار شکست بخوری دپرس شی

دپرس ینی کسی ک شکست خورده ناراحته انگیزه ب هیچکس و ب زندگی نداره ینی بد خلقی و ڭرفتگی اعصاب

وقتی نمیفهمی زندگی چیه رفیق چیه عشق چیه ینی دپرس

بی حال، غمگین،

بی حال افسرده و گرفته

کسی که هیچ انگیزه ی برای زندگی نداره و خودشو گم کرده مثل یه مرده که زندی و تنها چیزی که باعث میشه اون زنده بمونه اینه که نفس می کشه

دپرس ینی کسی که شکست خورده توزنگیش ومعنی اصلیش اینه . ادمی که افسرده هست

بی حال غمگین

( دپرس ) . .
یعنی آدمی ک از نظر خودش مرده غمناکه دیگه حس هیچیرو نداره. . .

معنی اصلی غرق شدگی
ولی این روزادر بی حالی و کسلی و غمگین و مواد مشابه این استفاده میشه

غمگین یا ناراحت بودن

کسی که حالش در هم بر هم باشه

کسی که تو خودش گم شده. بیحال ( دپرس )

دپرسو زیاد شنیدم شکست خورده بی حال گرفته

غمگین باشی بی حال دپرس میگن. . .

بیمار بیحال

موقعی در چیزی شکست خوردیم دپرس میشیم باکلاسا میگن دپرس

بی حال و افسرده

گرفته وغمگین

کسل و بی حال و غمگین

افسرده وژولیده

غمگین ناراحت

گرفته و ناراحت

بی حال

افسرده