دژ بانو

لغت نامه دهخدا

دژبانو. [ دِ ] ( اِ مرکب ) بانوی دژ. خاتون دژ :
چو گل بودم ملک بانوی سقلاب
کنون دژبانوی شیشه م چو گلاب.
نظامی.
دژبانوی من بدین سبیل است
دژبانی من بدین دلیل است.
نظامی.

فرهنگ فارسی

بانوی دژ خاتون دژ

پیشنهاد کاربران

بپرس