زمان حال

/hAl/

معنی انگلیسی:
present, present tense, nonce, now

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به زمان حاضر، یا حالت فاعل و مفعول در زمان وقوع فعل را حال یا زمان حال می گویند.
حال در لغت به معنای زمان حاضر ـ برزخ میان پایان گذشته و شروع آینده ـ است.

معنای اصطلاحی حال
در اصطلاح علم نحو به چیزی گفته می شود که حالت و چگونگی فاعل یا مفعول یا هر دو را در جمله بیان می نماید؛ برای مثال " جائنی زید راکبا " یعنی زید در حالی که سواره بود نزد من آمد.

مستندات مقاله
مکارم شیرازی، ناصر، انوارالاصول، ج۱، ص۱۶۵.
فاضل لنکرانی، محمد، ایضاح الکفایة، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷ ؛ خویی، ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، ج۱، ص۲۴۰.
حیدر، محمدصنقورعلی، المعجم الاصولی، ص۴۹۷ ؛ خمینی، روح اله ، مناهج الوصول الی علم الاصول، ج۱، ص۲۱۰.
آخوندخراسانی، محمدکاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۶۲. ؛ جرجانی، محمد بن علی، کتاب التعریفات، ص۳۶.

منبع
...

مترادف ها

present (اسم)
بخشش، سفته، تحفه، اهداء، عطا، عطیه، هدیه، پیشکش، ره اورد، تقدیم، زمان حال، زمان حاضر، سوقات

present tense (اسم)
زمان حال

فارسی به عربی

هدیة

پیشنهاد کاربران

زمان حال میشه, در این گاه . . زمان چمش میشه گاه و حال میشهدر این . . در جم . . حال حاضر باید بشه در این گاه که مردمیش میشه درین گا
دو تاش ی معنی میده و درست نیست متسفانهما میگیمش. . . . در اصل ( بتن ) میشه گاه
Şimdiki zaman
زمانه ٔ حال

بپرس