زور قیه

لغت نامه دهخدا

( زورقیة ) زورقیة. [ زَ رَ قی ی َ ] ( ع اِ ) ظاهراً شب کلاه ، یا چیزی مانند آن بوده است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : قال و عدل زورقیة کانت علی رأسه بیدیه و استسبل للموت. ( عیون الانباء ج 2 ص 195، یادداشت ایضاً ). رجوع به زورق شود.

فرهنگ فارسی

ظاهرا شب کلاه یا چیزی مانند آن بوده

پیشنهاد کاربران

بپرس