زونی

لغت نامه دهخدا

زونی. ( اِ ) بمعنی زانو باشد مطلقاً خواه از انسان و خواه حیوانات دیگر و عربان رکبه خوانند و بلغت زند وپازند نیز همین معنی دارد. ( برهان ) ( از جهانگیری ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). لهجه ای است بمعنی زانو چنانکه در سنگسری «زونه » ... طبری «زنی » . رجوع به زانو شود. ( حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ فارسی

بمعنی زانو باشد مطلقا خواه از انسان خواه از حیوانات و عربان رکبه خوانند و بلغت زند و پا زند نیز همین معنی را دارد .

گویش مازنی

/zevooni/ شفاهی – زبانی

پیشنهاد کاربران

بپرس