سپنتا ارمیتی

پیشنهاد کاربران

سِپَندارمَذ: سِپَندارمَد - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
اوستایی: سِپَنتا آرمیتی یا آرمَئیتی ( ārmaīti )
نام دیگر آن در اوستا: توشنامَتی، توشنامَئیتی ( tušnāmaīti )
پهلوی ( پارسیک ) : سپندارمد یا سپندارمذ
...
[مشاهده متن کامل]

.
هندی: پاک >>> spasht ( स्पष्ट )
اسپانیایی: مقدس>>> Santo
اسلاوی ( روسی، اوکراینی، بلاروسی، اسلووِنیایی و. . . ) :
مقدس >>> Svyatoy ( Святой )
.
یادآوری از واژه نوروز، تیشتر و عمونوروز:
پنجمین روز از گاهشمار سی روزه اوستایی!
ایزدبانو باروَری و عاشقی، ایزدبانو نگهبان جنگل و درختان،
فرشته نگهبان سه پند بزرگ ایرانیان باستان ( سپاس! ) :
پندار نیک ( هومَت ) ، گفتار نیک ( هوخت ) ، کردار نیک ( هورِشت )
.
اسفند ماه: تیشتر تخم های گیاهانی که به دست اَیوداد ( گاو یکتا آفریده که بعدها روح و توانایی آن به ایزد گوش داده شد، نگاهی به واژه یلدا شود! ) رشد کرده بود را با کمک سیمرغ ( سیرنگ ) بر آسمان می برد و سپس بر روی همه ی زمین می باراند >>>
به کمک سِپَندارمَذ، درختی اساطیری به نام:
ویسپوبیش ( vīspō - bīš، وِن جَد بیش، درمانگر همه دردها ) یا هَرویسپ ( هَروِسپ ) تخمه می روید!
( ( ویسپ ( ویسپو ) : همه، تمام، کامل
بیش: در اوستا: بَئیشَ ( baēša ) -
آسیب، صدمه، گزند، زخم، خسارت، زیان، انگره! -
بیماری، درد و رنج، آزار و اذیت، سختی و گرفتاری
معنی: درمانگر همه دردها و بیماری ها، درواخ دهنده همه سختی ها و گرفتاری ها، بهبودی همه آسیب ها و زخم ها ) )
.
نام دیوهای آن در مَزدَِیَسنان ( māzdēsnān ) :
ناگهیس ( ناگهیسا، ناهیه، نانگهیثیَه ) و همچنین پَریمَتی ( پَئری مَئتی، پَئیری مَئیتی، تَرومَئتی ) :
دیو تنفر، بد دلی و دلزدگی، عاشق نبودن و دوست نداشتن کسی - دیو خودخواهی ( تکبر ) ، کبکبه دبدبه ( غرور ) ، نِخوَت >>> دشمن سِپَندارمَذ
.
یکی از سین های هفت سین نوروز نماد سپندارمذ هست:
سیب: مظهری برای راز و رمز عشق، دلدادگی و باروَری - نمادی از ایزدبانو دلدادگی و باروری و نگهبان جنگل و سه پند بزرگان: سِپَندارمَذ
.
سِپَنت: سپَنتا، پرهیزکار ( پرهیزگار ) ، درستکار، بِهدین ( زرتشتی ) ، اَشامند ( اَشو، اَشوَن، اَشوان ) ، هیرسا، پاک و مقدس، وَرجاوَند!
آرم: اِرَم - درست، راست، نیک ( نیکو ) ، خوب، خوش، بهتر، شایسته، پسندیده، اَشا ( درست و راست ) ، هَژیر! -
باغ و بوستان زیبا و با شکوه ( پرتتش! ) ، بهشت، پردیس، مینو، خُلد!
میتی: مَئیتی ( maīti ) - من ( مَنِش )
پندار، اندیشه، رای، فکر - قضاوت، داوری، سنجش، ارزیابی -
شخصیت، انسانیت، منش، نهاد، وجود، گوهره، نژاد، خیم!، آسِن ( در واژه آسنا! )
به مانند: قهرمان ( کُهرمان ) ، پیمان، فرمان، دشمن، ایرمان، دارمان، نومان! و. . .
.
معنی: افتاده، فروتن، خاکسار، سربه زیر، خاشع، متواضع، آستین پوش!
سرشت خوب ( هومَت: پندار نیک ) ، نژاد والا، گوهره چشمگیر و تماشایی -
بهشتی ( پَرتَتِش! ) ، مینویی، پردیسی ( فردیسی ) ، خُلدی! -
با اصل و نسب، ریشه دار، تبارمند، شریف، نجیب، شرافتمند، پاک نژاد ( اوستا: اَشَستو، ašastu ) ، سِپَنتا، بزرگوار، مناعت طبع، بلندنظر، بزرگ منش ( فرانسوی: لِیدی ) ، وَرجاوَند!
پیشکِسوَت، کهنه کار، اسطوره ( استوره ) ! -
با تجربه، کافی، کاردان، حرفه ای، ماهِر، این کاره، آزموده، زُبده، کاربَلَد، کارکُشته، دنیا دیده، آبدیده!
.
جشن سِپندارمَذگان ( روزِ عشق، وَلنتاین ایرانی ) :
در گاهشمار ( تقویم ) اوستایی برابر با 5 اسفند است!
در گاهشمار امروزه برابر با 29 بهمن است!
( ( گرچه بیشتر پژوهشگران:
زمان درست آن را همان 5 اسفند می دانند و می پندارند که نباید آن را با گاهشمار امروزه سنجید!
پیشنهاد: بهتر است آن را "هفته عشق" بنامیم و از ۲۹ بهمن تا 5 اسفند این آیین را انجام دهیم! ) )
.
در این روز، مردان و زنان به همدیگر ( همدیگه ) "عشق" هدیه می دهند یا غافلگیری شادی برگزار می کنند یا از همدیگر خواستگاری می کنند!
( ( آن را با جشن مَردگیران ( مُزد گیران، نورَهان! ) یکسان ندانید:
این جشن در 24 یا 25 اسفندماه یا پنج روز پایانی به اسفند برگزار می شده است و زنان هر چه از شوهران خود می خواستند باید انجام می دادند و مردان برای آن ها هدیه می گرفتند ( مرد گیران ) !
یا یک خواسته یا نورَهانی ( مُزدی ) از زنان خود را دم نوروز برآورده می کردند ( مُزد گیران ) !
زنان در این روز فرمانروایی و پادشاهی می کردند ) )
.
اوستا: ویسپِرَد، کرده ( فصل ) 3، بند4:
nāirikāmca āstāya frāyō - humatam frāyō - hūxtām frāyō - hvarshtam
hush - hām - sāstām ratuxshathrām ashaonīm yām "ārmaitīm spentām" yasca tē khena ahura mazda
naremca ashavanem āstāya frāyō - humatem frāyō hūxtem frāyō - hvarshtem
vistō - fraoreitīm evistō - kayadhem yenghe shyaothnāish gaētha asha frādente
معنی: بانویی ( نایریکا! ) را ایستاده ( استوار ) فراخوانم، که در اندیشه ( منش ) نیک ( هومت ) سرآمد، در گفتار نیک ( هوخت ) سرآمد، در کردار نیک ( هورشت ) سرآمد[باشد]
خوب آموخته ( زنِ زندگی ) ، فرمانبردار شوهر ( رَد یا سرپرست ) ،
وَرجاوَند ( اَشا، مقدس ) ؛ چون، " سِپَنتا آرمیتی، سِپَندارمذ" و [چون] از آن بانوانی که از تو هستند، ای اهورامزدا! ( زنانِ نیک، اهورایی هستند! )
و مرد وَرجاوندی ( اَشایی، مقدسی ) را ایستاده ( سَرسَخت ) فراخوانم، که در اندیشه ( منش ) نیک ( هومت ) سرآمد، در گفتار نیک ( هوخت ) سرآمد، در کردار نیک ( هورشت ) سرآمد[باشد]
از فَروَرانه ( اعتراف زرتشتی، فَروَروانه! ) آگاه [باشد] و بی گناه از دورویی ( کَید: امروزه عربی هست! ) [باشد]
از رفتار او، جهانِ راستی ( اَشا ) بَرفَزایَد ( آباد شود! )
.
اوستا: یَسنا، ها ( هات ) 27، بند8:
yē sevishtō ahurō mazdascā "ārmaītishcā" ashemcā frādat - gaēthem manascā vohū xshathremcā sraotā - mōi merezhdātā - mōi ādāi kahyāicīt paitī ( 3 )
معنی: ای تواناترین، اهورامزدا و "سِپَنتا آرمیتی ( سِپَندارمذ ) " و اَشای ( اَهلَو، راستی ) جهان افزا و
وُهومن ( بهمن ) و خشترا ( شهریور ) به من گوش دهید ( دل سپارید ) ، بیامرزید مرا ( ببخشایید مرا ) هر آن دمی ( لحظه ای ) که پاداش واپسین ( فرشگرد ) فرا می رسد ( سه بار می خوانند )
.
پهلوی: ماه فروردین روز خرداد، بند43:
har mard kē zan nest "spandarmad" zan dahēd ud har zan kē šōy nest ohrmazd šōy dahēd
معنی: هر مرد را که زن نیست ( ندارد ) ، "سپندارمد ( سپندارمذ ) " زن دهد و هر زن که شوی ( شوهر ) نیست ( ندارد ) ، اورمزد شوی ( شوهر ) دهد

منابع• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm• http://www.avesta.org/visperad/vr_tc.htm• http://www.avesta.org/yasna/yasna.htm• https://www.parsigdatabase.com/• https://www.parsigdatabase.com/surf?lang=Fa• https://www.parsigdatabase.com/search?lang=Fa
سپنتا آرمیتی پنجمین روز هر ماه در گاهشمار و گاهنامه اوستایی است.

بپرس