سکوهه

دانشنامه عمومی

سکوهه ، روستایی در دهستان لوتک بخش مرکزی شهرستان هامون استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۵۴۰ نفر ( در ۱۱۱ خانوار ) بوده است. [ ۱]
ارگ بسیار زیبایی در این روستا خودنمایی می کند که مربوط به سردار علی خان سرابندی یکی از خان های بزرگ منطقه سیستان در روزگاران خود است. سردار علی خان داماد ناصرالدین شاه قاجار است. ارگ از دوقسمت تشکیل شده یک قسمت فلک سر که علیخان سربندی برای همسرش دختر برادرزاده ناصرالدین شاه ( حمزه میرزا ) ساخته و قسمت روبروی آن مربوط قنبر و میرکوچک سربندی است این روستا این در این روزها با کوچ فرزندان اهالی روستا به علت خشکسالی به شهرها کم جمعیت شده و اگر همچنان پیش برود خالی از جمعیت خواهد شد از محصولات کشاورزی این روستا می توان به انگور یاقوتی سیستانی و تولید تنباکو نام برد
عکس سکوههعکس سکوههعکس سکوههعکس سکوههعکس سکوههعکس سکوهه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران


روستای سکوهه که فلسفه نامگذاری آن درقلعه های سه گانه اش نهفته است مهدتمدن پانصدساله میباشد که مبارزات انقلابی 50ساله ی اخیر مردمانش بهمراه شهدای گرانقدرش درجنگ تحمیلی وصحنه های مختلف انقلاب اسلامی عزیز وعزیزترش ساخته است.
...
[مشاهده متن کامل]

سکوهه خاطرات تلخ وشیرین زیادی راازتاریخ حاکمیت سرداران وخوانین بومی درسینه دارد که بسیاری ازاین خاطرات به همراه معمرین اش دردل خاک مدفون وازذهن تاریخ محو شده است.
اما بعضی از این وقایع نیاز به واکاوی ویادآوری تاریخی دارد که وظیفه مطلعین ازتاریخ را دو چندان می کند. قلعه "فلک سار"یکی ازقلاعی است که دردوره ناصرالدین شاه ( حدود یکصدوهفتتاد سال قبل ) توسط حاکم وقت یعنی علیخان سربندی معروف به "علیخان چشم کن"وبرای ساکن کردن همسر قجری اش بنا واحداث گردیده است.
علیخان چشم کن:
یکی ازخاطرات تلخ سکوهه ظلم بعضی ازحاکمان جور از جمله علیخان سربندی است که اورا به علیخان"چشم کن" معروف ساخته است.
علیخان سربندی برغم اینکه منشاء خدمات فراوانی به ایران بوده است بسیاری ازسیستانیهای مظلوم رانیزبه بهانه های مختلف بامیله کشیدن برچشمان شان ازموهبت دیدن محروم وحیات روزمره شان را باسختی ومرارت مواجه ساخته است.
آثار این ظلم ها همچنان در زندگی اجتماعی بعضی از طوایف و اقوام ادامه دارد. �
طایفه خلیلی وغضب حاکم:
از طوایفی که بعد از حادثه قلعه فلک سار ( کشته شدن علیخان ) و روی کار آمدن تاجمحمدخان سربندی سخت مورد تعرض و اقدامات تلافی جویانه حاکم جدید واقع شدندطوایف میرشکار و خلیلی بودند که نه تنها سران آنهایعنی کدخداعلی اکبر میرشکاروکدخدادرویش عبدالله خلیلی یکی پس از دیگری توسط شخص خان کشته شدند بلکه افراد عادی طایفه مخصوصا طایفه خلیلی نیز به شدت مورد تعرض مالی وجانی خوانین سربندی واقع شدند .
قتل و غارت طایفه خلیلی آنجنان وسیع بود که از جمعیت پانصد خانواری این طایفهدرآنزمان که عمدتا درسکوهه و اطراف آن می زیسته اند هم اکنون عددی از آنها درآننواحی باقی نمانده اند و اگر کسانی هم مانده اند از بروز دادن نام فامیل و طایفه شان همچنان خوداری و شناسنامه هایشان را نیز بنام سایر فوامیل اخذ کردنند.
بیشتر خلیلی ها درآنزمان ازترس جان به افغانستان ، پاکستان، سرخس ، درگز، تربتجام ، زاهدان کوچ کرده اندوحتی تیره ای از طایفه ریگی ساکن لادیز میرجاوه اخیرا شجرهنامه ارایه دادند که منتسب به طایفه خلیلی هستند.
یکی ازخانواده های پرجمعیت طایفه خلیل به جرم عدم پرداخت مالیات به مامورینحکومتی دریکی ازروزهای سردزمستان سال 1240هجری شمسی به ارگ حاکم احضاروبرغم پادرمیانی درویش کدخدا ( بزرگ طایفه خلیلی ) به امر حاکم علیخان سرابندیشوهرخواهر ناصرالدین شاه قاجار چشمان هشت تن ازفرزندان شمشیر زن ودلیر مسافرخلیل جلوی چشمان پدر میل سرخ گردانده شد وفریاد پدر وزجه وناله کورشدگان بهجایی نرسید.
سپس چشم پدرنیز کورشد وتنهاپسری نوجوان بنام شاهمیر باوساطت کدخداعلی اکبرمیرشکار بعنوان عصاکش کوران ازاین امراستثنا شده است.
گفته میشود وقتی چشمان مسافر خلیل راازحدقه درآوردنند اوهمچنان به حاکم وقت ( علیحان سربندی ) وحامیان او منظور ناصرالدین شاه ناسزا میگفت، هرآنچه ریشسفیدان وبزرگان مجلس اورا به سکوت دعوت میکردنند ناسزای اوبیشتر وصحبت هایگله مند گونه اش از سکوتشان آتش به جان حاضرین میزد بطوریکه تعدادی ازبزرگان ، مجلس راترک گفتند.
حاکم مستبد که اوضاع را آشفته دید ازکشیدن چشم آخرین فرزند مسافر خلیل خودارینمود ولی دستورداد زبان مسافر را بدلیل فحاشی به او ازکامش درآورنند.
علیخان سرابندی که دراواخر عمرش به شیوه پادشاهان ازمردم زهرچشم میگرفتنهایتا بدست تنهافرزندباقی مانده ازمسافر وباموافقت عموزاده اش ( تاجمحمدخان سربندی ) وباحضوربزرگان طوایف میرشکاروخلیل ودربسترشاهزاده ی قجری کشته شد.

بپرس