شبانه

/SabAne/

مترادف شبانه: شبانگاه، شب هنگام، شام

معنی انگلیسی:
nightly, overnight, nocturnal, by night

لغت نامه دهخدا

شبانه. [ ش َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به شب. متعلق به شب : باده شبانه. خواب شبانه. ( فرهنگ نظام ). مربوط به شب. هر چیز که نسبت به شب داشته باشد اعم ازآنکه در شب کاری کرده باشد یا واقعه ای بر او گذشته باشد. ( از فرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ) :
دام جهان است بر تو و خبرت نیست
گاهی مستی و گه خمار شبانه.
ناصرخسرو.
به دانش گرای و دراین روز پیری
برون افکن از سر خمار شبانه.
ناصرخسرو.
زندانی روز را شب آمد
بیمار شبانه را تب آمد.
نظامی.
برمیزند زمشرق شمع فلک زبانه
ای ساقی صبوحی درده می شبانه.
سعدی.
معاشران ز حریف شبانه یاد آرید
حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید.
حافظ.
می شبانه خور وخواب صبحگاهی کن
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن.
حافظ.
سحرگاهان که مخمور شبانه
گرفتم باده با چنگ و چغانه.
حافظ.
شوق لبت برد، از یاد حافظ
درس شبانه ، ورد سحرگاه.
حافظ.
|| هرچه شب بر آن گذشته باشد که عوام شبینه گویند. ( فرهنگ رشیدی ) ( فرهنگ نظام ). شبینه. هر چیز شب مانده که شب بر آن گذشته باشد از آب و نان و جزآن. ( ناظم الاطباء ) ( از استینگاس ). هر چیز شب مانده که شب بر آن گذشته باشد از آب و نان و امثال آن. ( از برهان ). چیزی که شب بر آن گذشته باشد. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از رشیدی ). هر چه شب بر آن گذشته باشد چه شراب و چه طعام که عوام آن را شبینه گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). || مخمور. ( فرهنگ نظام ). خمارآلوده و مخمور و مست. ( ناظم الاطباء ) ( از استینگاس ). مخمور. ( فرهنگ جهانگیری ). مخمور و خمارآلوده. ( برهان قاطع ). کسی که در شب بسیار شراب خورد و روز در حال اوآثار آن پیدا شود. ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ). کسی که در شب شراب خورده باشد. ( فرهنگ رشیدی ) :
تو شبانه می نمایی به بر که بودی امشب
که هنوز چشم مستت اثر خمار دارد.
امیرخسرو.
|| ( ق مرکب ) هنگام شب. ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ) ( استینگاس ). شب هنگام. مثال : فلان راحکومت میخواست بگیرد شبانه فرار کرد. ( فرهنگ نظام ) :
گرچه حلوای ما شبانه رسید
زعفرانش به روز باید دید.
نظامی.
طلسمی درفشنده در وی پدیدبیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) منسوب به شب مربوط به شب : درس شبانه . ۲ - هنگام شب در شب : شبانه حرکت کرد . ۳ - هر چیز شب مانده که شبی بر آن گذشته باشد از آب و نان و جز آن . ۴ - پوشاک شب . ۵ - شام طعام شب . ۶ - وظیفه شب . ۷ - شرابی که در شب خورند.
بمعنی چوپان و شبان

فرهنگ معین

(شَ نِ یا نَ ) (ص مر. ) مربوط یا متعلق به شب ، در طول یک شب .

فرهنگ عمید

۱. مربوط به شب.
۲. (قید ) در هنگام شب.
۳. [قدیمی] هرچیز شب مانده، شبینه.
شبان، چوپان: گفت با خود کز این شبانهٴ پیر / شاهی آموختم زهی تدبیر (نظامی۴: ۷۲۰ ).

واژه نامه بختیاریکا

شَو به شَو
شو مگدرت

دانشنامه عمومی

شبانه (شعر). شبانه با مطلع «مرا/تو/بی سببی/نیستی» عنوان یکی از مشهورترین شعرهای احمد شاملو است که در فروردین ۱۳۵۱ سروده شد. شاملو چند شعر دیگر با نام «شبانه» سروده است که به «شبانه ها» معروف هستند.
این شعر را از بهترین عاشقانه های شاملو دانسته اند. [ ۱] مرتضی کاخی با اشاره به این شعر بر قدرت شاملو در به کارگیری کلمات تأکید می کند. [ ۲] محمدرضا شفیعی کدکنی معتقد است در این شعر به نمونه ای تقریباً کامل از شعر شاملویی مواجه هستیم و تجانس آوایی در آن به حدی است که با صرفنظر از چند کلمه، همهٔ خوشه های آوایی از یک ترکیب هجایی به وجود آمده اند. [ ۳]
پروین سلاجقه درباره این شعر می گوید: «فضاسازی در این شبانه که مدیحه ای است بی مانند در ستایش عشق، در هم نوایی کامل با زبان صورت گرفته است». [ ۴]
عکس شبانه (شعر)

شبانه (نقاشی). نقاشی شبانه اصطلاحی است که توسط جیمز ابوت مک نیل ویستلر برای توصیف یک سبک نقاشی که صحنه های تداعی کنندهٔ شب یا اجسام ظاهرشده در پرده ای از نور، در گرگ ومیش یا در غیاب نور مستقیم به تصویر می کشد، اختراع شد. در کاربرد گسترده تر، این اصطلاح به هر نقاشی از صحنه شب، [ ۳] یا قطعه شب، مانند دیده بان شب رامبراند اشاره دارد.
ویسلر از این اصطلاح در عنوان آثارش برای نشان دادن نقاشی هایی با «حال و هوای رؤیایی و متفکر» با استفاده از یک نام موسیقی استفاده کرد. [ ۴] او همچنین با استفاده از اصطلاحات مرتبط با موسیقی، مانند «سمفونی»، «هارمونی»، «مطالعه» یا «تنظیم»، برای تأکید بر کیفیت آهنگ و آهنگ سازی و بی توجهی به محتوای روایی، آثار را عنوان کرد ( و عناوین دوباره داد ) . [ ۵] استفاده از اصطلاح «شبانه» را می توان با جنبش تونالیسم آمریکایی در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ مرتبط کرد که «با نور ملایم و منتشر، تناژ خاموش و اشیاء طرح دار مه آلود مشخص می شود، که همهٔ آن ها آثار را با یک حس روحیهٔ قوی آغشته می کنند. » در کنار صحنه های زمستانی، شب گردی ها موضوع رایج تونالیست ها بودند. [ ۶] فردریک رمینگتون نیز از این اصطلاح برای صحنه های شبانهٔ خود از غرب قدیمی آمریکا استفاده کرده است. [ ۷] [ ۸]
در شمال اروپا، عصر طلایی هلند یکی از بزرگ ترین هنرمندان تمام دوران را به وجود آورد. اولین هنرمندی که به طور منظم صحنه ها را در حالت شبانه نقاشی کرد، رامبراند ون راین ( ۱۶۰۶–۱۶۶۹ ) بود. بسیاری از پرتره های او نیز با استفاده از روش شبانه نقاشی شده اند. همان طور که در آسیاب ( ۱۶۴۵ ) ، بیشتر مناظر او برای برانگیختن حس شبانه نقاشی شده اند، که می تواند به صورت آرام یا طوفانی بیان شود. [ ۹]
قبل از آن که ویستلر ( ۱۸۳۴–۱۹۰۳ ) ، با الهام از زبان موسیقی، شروع به استفاده از این کلمه در عنوان های بسیاری از آثار خود کند، «شبانه» اصطلاحی بود که معمولاً به انواع خاصی از آهنگ های موسیقی گفته می شد، [ ۱۳] مانند شبانه آبی و نقره ای ( ۱۸۷۱ ) ، در مجموعه گالری تیت، لندن، انگلستان. [ ۱۴]
نقاشی های تصویرشده در گالری زیر به ترتیب تاریخ تکمیل، از چپ به راست هستند:
هنرمندان دیگری که صحنه های شبانه را خلق کرده اند عبارت اند از:
یاکوب ون رویسدیل ( ۱۶۲۸–۱۶۸۲ ) ، < i id="mwAUA"> منظره با کلیسا< /i> ( حدود ۱۶۶۰ ) ]
• Jacob van Ruisdael, < i id="mwAUM"> Landscape< /i> ( حدود ۱۶۶۵ )
• آگوستوس لئوپولد اگ ( ۱۸۱۶–۱۸۶۳ ) ، < i id="mwAUc"> گذشته و حال شماره سه< /i> ( حدود ۱۸۵۳ ) ]
• جان لافارگ ( ۱۸۳۵–۱۹۲۰ ) ، بانوی شالوت ( ۱۸۶۲ )
ادگار دگا ( ۱۸۳۴–۱۹۱۷ ) ، < i id="mwAU4"> داخلی< /i> ( ملقب به < i id="mwAU8"> تجاوز جنسی< /i> ) ( ۱۸۶۸–۶۹ ) ، موزه هنر فیلادلفیا[ ۱۶]
• ونسان ون گوگ ( ۱۸۵۳–۱۸۹۰ ) ، شب پرستاره بر فراز رون ( ۱۸۸۸ )
عکس شبانه (نقاشی)عکس شبانه (نقاشی)عکس شبانه (نقاشی)عکس شبانه (نقاشی)عکس شبانه (نقاشی)عکس شبانه (نقاشی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

nightly (صفت)
شبانه، هر شب

overnight (صفت)
شبانه، در مدت شب

nocturnal (صفت)
شبانه، عشایی، واقع شونده در شب

vespertinal (صفت)
شبانه، عشایی، وابسته به شبکور، شامگاهی، شب بازشو، پرواز کننده در شب، مربوط به شب

vespertine (صفت)
شب پره، شبانه، عشایی، شامگاهی، شب بازشو، پرواز کننده در شب، مربوط به شب

فارسی به عربی

لیلا , لیلی , لیلیا

پیشنهاد کاربران

یگانه یکتا
تعریف کننده
شُبانه : شبان ، چوپان
من بدو داده حرز خانه خویش
خوانده او را نه سگ شُبانهٔ خویش
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 592 )

بپرس