شربت دار


مترادف شربت دار: ایاغچی، ساقی، شربتدار

لغت نامه دهخدا

شربتدار. [ ش َ ب َ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) دارنده شربت. || مسؤول شربتخانه. خادم که اقسام شربت در تحویل او است. ( فرهنگ نظام ). کسی که مرباها و آچارها را بسازد و انواع حلواها بپزد و آن را در عرف حال رکابدار گویند. ( آنندراج ) ( بهار عجم ) :
شربتی دارد لبش بهر دل بیمار من
مردم و رحمی ندارد ماه شربتدار من .
سیفی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) خدمتکاری که انواع شربت و شراب و آب در تصرف اوست .

فرهنگ عمید

خدمتکاری که شربت درست می کند و انواع نوشیدنی ها و لوازم شربت خانه به او سپرده می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

از مناصب تشریفاتی و مسئول شراب خانه و شربت خانۀ دربار پادشاهان ایران . این مقام اقسام شربت و انواع مرباها، ترشی ها و حلواها حتی معجون و تریاق را آماده می ساخت . امیری که مسئول تهیه و توزیع مشروبات دربار بود، میرمجلس یا ساقی بود و کسی که غذا یا مشروب را پیش از شاه می چشید، «چاشنی گیر» خوانده می شد. صاحب جمع شربت خانه، فردی بود که تمامی اجناس ِ شربت خانه ، از ظروف طلا و نقره و چینی ، کاشی و مس گرفته ، تا قند و عقاقیر و قهوه و تنباکو و شیشه و غلیان و مرباها و آب لیمو، گلاب ، عرقیات ، ترشی ها، عطرها و در اختیار او بود. وی موظف بود مقرری همۀ خادمان و مستخدمان دستگاه شربت خانه را بپردازد و سپس با ارائۀ سند، مخارج کرد خود را از دستگاه سلطنتی مطالبه کند.

پیشنهاد کاربران

بپرس