صب ء

لغت نامه دهخدا

صب ء. [ ص َب ْءْ ] ( ع مص ) بر وزن شرم ، برآمدن دندان کودک و نشتر شترکره. || برآمدن سم شکافته ( ظلف ). || طلوع کردن ثریا. || از کیشی به کیش دیگر شدن. || راه نمودن دشمن را. || نمودار شدن. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس