صدم


معنی انگلیسی:
hundredth

لغت نامه دهخدا

صدم. [ ص َ ] ( ع مص ) کوفتن. ( منتهی الارب ). بهم باکوفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). یقال : صدم الجدار صدماً؛ اذا ضربه بسده. ( بحر الجواهر ). || زدن چیزی سخت را به چیزی سخت مثل آن. ( منتهی الارب ). || رسیدن کاری بزرگ. ( منتهی الارب ). کاری صعب رسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). || راندن سخت. ( منتهی الارب ).

صدم. [ ص َ دُ] ( عدد ترتیبی ، ص نسبی ) صدیک. واقع در مرتبه صد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) از مرتبه صد .
کوفتن

فرهنگ معین

(صَ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) به هم کوفتن . ۲ - (مص ل . ) رسیدن کاری سخت .

فرهنگ عمید

۱. زدن دو چیز سخت به هم، کوبیدن.
۲. رسیدن کاری سخت و بزرگ.

جدول کلمات

کوفتن

مترادف ها

centesimal (صفت)
صدم، یک صدم، صد قسمتی، صدبرابر

پیشنهاد کاربران

🧮 کلمات مربوط به اعداد اعشاری در انگلیسی:
✅️ thousands = هزارگان
✅️ hundreds = صدگان
✅️ tens = دهگان
✅️ ones = یکان
✅️ tenths = دهم
✅️ hundredths = صدم
✅️ thousandths = هزارم
✅️ decimal point = ممیز، نقطه اعشار
صدم
کوفتن
برخورد کرد

بپرس