صراحه

لغت نامه دهخدا

( صراحة ) صراحة. [ ص َ ح َ ] ( ع اِمص ) خلوص و بی آمیختگی چیزی. ( منتهی الارب ). بی آمیغی. روشنی. آشکاری. || ( مص ) ویژه شدن. ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). خالص شدن. || خالص و بی آمیغ گردیدن نسب کسی. ( منتهی الارب ). مقابل کنایت.

فرهنگ فارسی

به طور آشکارا آشکارار : صراحه به شما تذکر دادم ... توضیح این کلمه به حال نصب است و تائ آن اصلی نیست بنابرین به صورت صراحتا نوشتن آن برخلاف رسم خط است .

پیشنهاد کاربران

بپرس