عرجی

لغت نامه دهخدا

عرجی. [ ع َ جی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به عرج که موضعی است به مکه. ( از اللباب ج 2 ص 131 ). منسوب است به عرج که دهی است از نواحی طائف و در ابتدای تهامه واقع، و میان آن و مدینه هفتاد و هشت میل است و در بلاد هذیل واقع است. ( از معجم البلدان ).

عرجی. [ ع َ ] ( اِخ ) شاعری از امویان معاصر ولیدبن یزید. و او راست بیت معروف :
أضاعونی و أی فتی أضاعوا
لیوم کریهة و سداد ثغر.
( یادداشت مؤلف ).

عرجی. [ ع َ ] ( اِخ ) عبداﷲبن عمربن عبداﷲبن عمروبن عثمان بن عفان اموی عرجی. شاعر و از مردم عرج است از نواحی طائف. ( از معجم البلدان ) ( از اللباب ج 2 ص 131 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس