عسیله

لغت نامه دهخدا

( عسیلة ) عسیلة. [ ع ُ س َ ل َ ] ( ع اِ مصغر ) تصغیر عَسَل. ( دهار ). رجوع به عسل شود. || کنایه است لذت جماع را. ( از دهار ). نطفه وآب مرد، یا حلاوتی است در جماع که به لذت انگبین تشبیه دهند، و در تصغیر با تاء آمده است ، چون کلمه «عسل » غالباً بصورت مؤنث بکار رود. ( از منتهی الارب ).

عسیلة. [ ع ُ س َ ل َ ] ( اِخ ) آبی است در کوه قَنان در شرق سمیراء، و نام آن در شعر قحیف بن حمیر عقیلی آمده است. ( از معجم البلدان ). آبی است شرقی ِ سمیراء. ( منتهی الارب ). نام موضعی است به نجد به یک روز راه از وادی العروس. ( از ابن جبیر ) :
زآب شور نقره و ریگ عسیله زاعتقاد
سالکان از نقره کان و از عسل شان دیده اند.
خاقانی.

دانشنامه عمومی

عسیله ( به عربی: عسیلة ) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در الرستن واقع شده است. [ ۱] عسیله ۳۶۰ نفر جمعیت دارد.
عکس عسیله
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

کلمه ( عسیله ) به معنای جماع است ، در صحاح گفته : در جماع ، عسیله است . یعنی لذتی است که تشبیه به عسل شده ، و اگر ( های ) تصغیر در آخرش آورده اند برای این است که عسل غالبا مونث استعمال می شود، بعضی هم
...
[مشاهده متن کامل]
گفته اند برای این است که هاء نامبرده بر یک قطعه از عسل دلالت کند همچنانکه وقتی می خواهند یک تکه طلا را نام ببرند می گویند: ذهبه

بپرس