عواصم

لغت نامه دهخدا

عواصم. [ ع َ ص ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ عاصمة. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عاصمة شود. || ج ِ عاصم ، بمعنی مانع. ( از معجم البلدان ). رجوع به عاصم شود.

عواصم. [ ع َ ص ِ ] ( اِخ ) نام قلعه ها و حصارها و ولایتی است که بر آنهااحاطه دارد، و آن مابین حلب و انطاکیه قرار گرفته وقصبه آن انطاکیه باشد. بیشترِ آن در کوهستان واقع است و آن در حکم پناهگاهی بود، لذا بدین نام مشهور گشت. و غالباً در سرحدات و ثغور مصیصة و طرسوس و نواحی آن را نیز جزو عواصم میدانستند. و برخی حلب را نیزاز آنها دانسته اند ولی این قول صحیح بنظر نمیرسد زیرا آن از اعمال قنسرین بحساب می آمد. ( از معجم البلدان ). عواصم از بلاد شام ، آن است که در نزدیکی مرز بلاد روم و پشت حدود واقع بود، گویی که حدود و ثغور را محافظت میکرد. ( از مفاتیح العلوم خوارزمی ). مجموع قلاعی بوده است مابین حلب و انطاکیه بین متصرفات مسلمین و سرحد ممالک متعلق به عیسویان ، و این قلاع برای مسلمانان حکم پناهگاه را داشته است موقعی که از جهاد با عیسویان برمیگشتند. ( خاندان نوبختی حاشیه ص 183 ). و رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 192 و 214 و آنندراج شود.

فرهنگ فارسی

نام قلعه ها و حصارها و ولایتی است که بر آنها احاطه دارد و آن ما بین حلب و انطاکیه قرار گرفته و قصبه آن انطاکیه باشد بیشتر آن در کوهستان واقع است و آن در حکم پناهگاهی بود لذا بدین نام مشهور گشت

فرهنگ معین

(عَ ص ) [ ع . ] (اِ. ) ج . عاصمه . شهر، پایتخت .

فرهنگ عمید

= عاصمه

دانشنامه آزاد فارسی

در تاریخ فتوحات اسلامی، نام قسمتی از منطقة مرزی بین امپراتوری بیزانس و مملکت خلفا در شمال و شمال شرق سوریه. در زمان عمر و عثمان، استحکامات مرزی مسلمانان همان هایی بود که بعدها عنوان عواصم یافت و بین انطاکیه و منبج قرار داشت و استحکاماتی که عنوان ثغور یافت، در سرزمین وسیعی ممتد در شمال انطاکیه و حلب تا طرسوس و جبال توروس واقع بود که هراکلیوس (هرقل) در عقب نشینی از شام، بلاد آن را از سکنه خالی کرده بود. از زمان بنی امیه دست اندازی به این ناحیه و اشغال نقاط سوق الجیشی واقع بر ملتقای جاده ها و گردنه های کوهستانی به وسیلة مسلمانان آغاز گردید. تمام این منطقه مرزی در آغاز جزء جُند حمص بود، اما از زمان یزید بن معاویه آن را جدا کردند و جندقنسرین را از آن تشکیل دادند. در 170ق، هارون الرشید برای تأمین دفاع مرزهای بین امپراتوری اسلامی و امپراتوری بیزانسی بعضی از مواضع مستحکم را از جندقنسرین جدا کرد و آن ها را عواصم نام نهاد. عواصم و ثغور اغلب یک حاکم داشت که گاه بر جندقنسرین نیز فرمان می راند. گاهی هم ثغور ولایتی جداگانه بود. در باب مواضعی که جزء عواصم بود بین مورخین اختلاف است. در قرن چهارم قمری، انطاکیه مرکز عواصم بود. عواصم و ثغور میدان جنگ های خونین بین مسلمانان و رومیان بود. نیکفوروس فوکاس آن را بازگرفت. از آن به بعد عواصم عنوان یک اصطلاح جغرافیایی یافت و عنوان آن در دورة جنگ های صلیبی و ممالیک به کار می رود. عواصم، نخستین تقسیم از تقسیمات شام است که در بالای شام و آن طرف حلب بوده و تا خلیج اسکندرون (در کنار شهر اسکندرونه) امتداد داشته و مرکز و قصبة آن شهر انطاکیه بوده است.
33010300

پیشنهاد کاربران

بپرس