غبار براوردن

لغت نامه دهخدا

( غبار برآوردن ) غبار برآوردن. [ غ ُ ب َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) صاحب مجموعه مترادفات ، غبار برآوردن از چیزی را مترادف خراب و ویران شدن و ویران کردن خانه و جز آن آورده است. رجوع به مجموعه مزبور ص 138 شود.

فرهنگ فارسی

( غبار بر آوردن ) ( مصدر ) گرد بر آوردن در هوا . یا غبار بر آوردن از جایی یا چیزی . آن را خراب کردن ویران ساختن .

پیشنهاد کاربران

بپرس