غلط پندار

لغت نامه دهخدا

غلطپندار. [ غ َ ل َ پ ِ ] ( نف مرکب ) آنکه غلط پندارد. خطاکار :
گر غلطبین و غلطپندار پنداری مرا
خاک در چشم غلطبین و غلطپندار زن.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه خطا پندارد خطا کار .

فرهنگ عمید

غلط پندارنده ، آن که اشتباه فکر می کند: گر غلط پندار پنداری که هستم، نیستم / خاک در چشم غلط بین غلط پندار زن (سوزنی: ۴۰۴ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس