فردخانه

لغت نامه دهخدا

فردخانه. [ ف َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) از: فرد عربی به معنی یگانه و تنها + خانه. ( حاشیه برهان چ معین ). خانه ای باشد که مردم غریب از راه رسیده در آنجا فرودآیند. || خلوت را نیز گویند و آن خانه ای باشد که در خانقاه سازند یعنی چله خانه و آن خانه کوچکی باشدکه مردم در آن به چله نشینند. ( برهان ) :
هر بیان آفتاب برهانی
هر سخن فردخانه جانی.
سنائی.

فرهنگ فارسی

۱ - خانه ای که غریبان در آنجه فرود می آمدند ۲ - اطاقی که در خانقاه اختصاص بچله نشستن داشت چله خانه .

فرهنگ معین

(فَ رْ دْ. نِ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) خلوت خانه ، چله خانه ، اطاقی در خانقاه برای چله نشستن .

فرهنگ عمید

۱. (تصوف ) اتاقی در خانقاه که کسی در آنجا به چله می نشیند، چله خانه.
۲. [قدیمی] خلوت خانه.

فرهنگستان زبان و ادب

{sanctum} [باستان شناسی] مکانی که فرد در آن می تواند با آرامش به مراقبه بپردازد

پیشنهاد کاربران

بپرس