فرست

/ferest/

معنی انگلیسی:
transmittance

لغت نامه دهخدا

فرست. [ ف َ رَ ] ( اِ ) جادویی و ساحری. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).

فرسة. [ ف َ س َ ] ( ع اِ ) باد که در پشت نشیند. ( منتهی الارب ). باد کوژی ، چه آن پشت را فرومیکوبد و بعضی به کسر حکایت کرده اند. ( اقرب الموارد ). || ریشی است که در گردن برآید. ( منتهی الارب ). خنازیر. ( یادداشت به خط مؤلف ). ریشی یا قرحه ای که بر گردن برآید و آن را فروکوبد. ( اقرب الموارد ).

فرسة. [ ف ُ س َ ] ( ع اِ ) فرصت و با صاد معروف تر است. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( و. کلرمون فران ۱۸۵۱ - ف. ۱۹۱۴ م . ) . اختراع موتور احتراق چهار گامه را بدو نسبت داده اند.
جادویی و ساحری

فرهنگستان زبان و ادب

{freight} [مشترک حمل ونقل] باری شامل لوازم و بسته ها و چمدان ها و سایر لوازم پستی غیرهمراه مسافر

دانشنامه عمومی

فرست (لاوسیتز). شهر فرست در ایالت برندنبورگ در کشور آلمان واقع شده است.
عکس فرست (لاوسیتز)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس