قابل حیات


برابر پارسی: ماندنی، زی پذیر

لغت نامه دهخدا

قابل حیات. [ ب ِ ل ِ ح َ ] ( ص مرکب ) آنکه یا آنچه حیات پذیرد. || در تداول عامه ، ماندنی.

فرهنگ فارسی

آنکه یا آنچه حیات پذیرد یا در تداول عامه ماندنی .

پیشنهاد کاربران

بپرس