قاطع بودن

لغت نامه دهخدا

قاطع بودن. [ طِ دَ ] ( مص مرکب ) یقین داشتن. قطع داشتن. || برّا بودن. || صاحب تصمیم بودن. درست اجرا کننده بودن.

فرهنگ فارسی

یقین داشتن قطع داشتن

فرهنگ معین

( ~ . دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) یقین داشتن .

مترادف ها

predominate (فعل)
مستولی شدن بر، قاطع بودن، نفوذ قاطع داشتن، مسلط بودن، چربیدن

پیشنهاد کاربران

اگر با قاطع سپاه دوست داشتنی با بی رحمی آمریکای. هر چه پایگاه توی خاور میانه دارد تا دیر نشده همه رو هدف موشک قرار بده خیلی ممنونیمتا دیرنشده

بپرس