قانصوه غوری

لغت نامه دهخدا

قانصوه غوری. [ غ َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ ظاهری ( 850 - 922هَ. ق. = 1446 - 1516 م. ) ( منسوب به ظاهر خوشقدم )،اشرفی ( منسوب به اشرف قایتبای )، غوری ( منسوب به طبقه غور ). بیست و سومین از ممالیک برجی است ( 906 - 922 هَ. ق. ) و آن دسته ای هستند که در مصر قرائت قرآن را به ممالیک سلطان می آموختند. سلطان مصر و چرکسی الاصل. در خدمت سلاطین به سر میبرد و به منصب ریاست دربانی ( حجابةالحجاب ) حلب منصوب گردید و سپس به سال 905 هَ. ق. در قلعه جبل قاهره بسلطنت با او بیعت کردند.آثار و ابنیه بسیاری بنیاد کرد ولی در پایان به بدی و لهو و لعب و موسیقی گرائید. مردی زیرک و نابغه بود. دیوان شعری دارد که سیوطی شرحی بر بخشی از موشحات آن نگاشته و آن را «النفح الظریف علی الموشح الشریف » نام نهاده است. سلطان سلیم عثمانی با لشکری فراوان بقصد او حرکت کرد و در نزدیکی حلب جنگی میان آنان درگرفت و بدنبال آن لشکر قانصوه شکست خورد و خودش نیزکشته شد. رجوع به زامباور ج 1 ص 164 و الاعلام زرکلی ج 2 ص 788 و السنا الباهر خطی و دررالحبب خطی شود.

فرهنگ فارسی

سلطان مصر و در خدمت سلاطین بسر میبرد و به منصب ریاست دربانی حلب منصوب گردید .

دانشنامه آزاد فارسی

قانْصوۀ غوری (850-۹۲۲ق)
(شهرت الملک الاشرف ابونصر سیف الدین غوری) آخرین فرمانروا از ممالیک بُرجی مصر (۹۰۶ـ۹۲۲ق). در کودکی از بردگان ملک اشرف قایتبای بود. در ۸۹۹ق فرمانده دسته های نظامی کرد و مدتی نیز نایب حاکم ملطیه و سرپرست حاجیان شد. در دورۀ سلطنت طومان بای متصدی وزارت و دواداری او گردید و پس از خلع وی ، با اصرار امیران ، در ۶۰سالگی بر تخت نشست . در زمان او، پرتغالی ها به دریای سرخ راه یافتند و سلطان سلیم عثمانی درصدد تصرف قلمرو او برآمد. سلیم در ۹۲۲ق با سپاهیان خود وارد شام شد و در رجب همان سال در مرج دابق، واقع در شمال حلب، قوای قانصوه را درهم شکست و پس از آن عازم تصرف مصر شد. قانصوه در ضمن همین جنگ به قتل رسید. او فردی با تدبیر، فریبکار، سیاستمدار و خون ریز و متمایل به ظلم و اجحاف و غارت اموال مردم بود. آثار عمرانی فراوانی از خود بر جای گذاشت . نیز ← مملوکان_مصر

پیشنهاد کاربران

بپرس