قاپ بازی

گویش مازنی

/ghaap baazi/ قاب بازی

دانشنامه عمومی

قاپ بازی ( در آذربایجان آشیخ یا آشیق بازی ) یک بازی قدیمی است که به وسیله قاپ ( استخوان تالوس ) گوسفند انجام می شود، قاب یا قاپ، استخوان مچ پای گوسفند است؛ که آن را بجول، بژول و بچول هم گفته اند. هر گوسفند دو عدد قاپ دارد. [ ۱] آن را اشتالنگ و به عربی کعب یا عظم کعب و همچنین بجل، وژول، شتالنگ، آشتالنگ و غاب هم نوشته اند، نوعی از قمار که آن را با شش عدد بجول بازی کنند. [ ۲] معنی اشتالنگ استخوان پاست زیرا اشتا، أسته و هسته است و لنگ هم به معنی پا است. [ ۳] استخوان قاب را به انگلیسی استرا گالوس[ ۴] و به یونانی تالوسی می نامند این بازی در تمامی سنین از کودکان گرفته تا سالمندان آذربایجانی انجام می شود تعداد مورد نیاز قاب در این بازی حداقل ۱۶ قاب است. [ ۵]
استخوان قاب تقریباً مکعب مستطیل شکل است ( شبیه یک قوطی کبریت کوچک ) و بنابراین شش سطح دارد: دو سطح بزرگ. اسم سطحی که بر آمدگی دارد پک ( پوک ) ، و نام سطح مقابل آن جیک ( جک ) است. دو سطح کوچک باریک که یکی اسب و دیگری خر است. قاب دو انتها یا دو سطح گوژ ( محدب ) دارد، هنگامی که قاب را به روی زمین پرت کنند، نمی تواند بر روی انتهای گوژ خود بایستد اما امکان قرار گرفتن بر روی دوسطح جیک و پک زیاد است و در مرحله بعد امکان ایستادن بر روی سطح اسب و خر وجود دارد.
معمولاً قاپ بازان کهنه کار ( حرفه ای ) با سه قاپ بازی می کردند که آن را بازی سه قاپ یا سه قاب بازی هم می نامیدند. در بازی سه قاپ هر قاپ پس از پرت شدن روی زمین یکی از این سه حالت را برای اندازنده ( پرتاب کننده ) قاپ بوجود می آورد: برنده ( نقش ) ، بازنده ( بز ) و بی برد ( بهار ) که نوبت قاپ ریختنش می سوزد و به دیگری می رسد. شکل بازنده قاب بازی که بز بیاورد بازنده است و اصطلاح «بز بیاری» از این جا ناشی شده است. بز بیاری را سه پلشگ هم می گویند که صحیح آن «سه پلشت» است و پلشت به معنی ناپاک و آلوده آمده است. زکریا هاشمی در سال ۱۳۵۰ فیلمی به نام «سه قاب» را کارگردانی کرده است که به این موضوع اشاره دارد.
در یونان[ ۶] و رم باستان از قاب با عناوینی نظیر ( Astragalomancy ) و ( astragyromancy ) و ( tali ) و ( Knucklebones ) برای بازی و پیشگویی و قماراستفاده[ ۷] می شده است[ ۸] و شش سطح قاب را با اصطلاحاتی[ ۹] که نزدیک به فرهنگ خودشان[ ۱۰] است نام گذاری کرده اند[ ۱۱] و جالب است که در اسپانیا سطحی از قاب که به نام شاه از آن اسم برده می شود، [ ۱۱] مشابه سطحی است که در بعضی از روش های قاب بازی ایرانی به اسم شاه ( rey ) نام گذاری شده است. [ ۱۲] [ ۱۳] [ ۱۴]
عکس قاپ بازیعکس قاپ بازیعکس قاپ بازی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

قاپْ بازی
(یا: قاب بازی) از انواع قمار. قاپ که نام علمی آن رَضْفه/کشکک است، تکه استخوانی مکعب ـ مستطیلی شکل در بدن چهارپایان است که درشت نی و نازک نی را به هم متصل می کند. در قاپ بازی، از قاپ گوسفند یا بُز استفاده می شود که نشان دهندۀ ویژگی شبانی این بازی است. چهار وجه قاپ در اصطلاح قاپ بازان: ۱. بوک، سطح پهنِ و برآمدۀ قاپ است؛ ۲. جیک، به قرینۀ بوک، که سطح فرورفتۀ آن است؛ ۳. اسب، که سطح باریک قاپ است با شکلی شبیه بُتّه جقّه؛ ۴. خر، به قرینۀ اسب، که سطحی صاف است، بی فرورفتگی و برآمدگی. ویژگی های جزئی تر هر یک از این چهار سطح در اصطلاح قاپ بازان نامی مخصوص دارد. انواع بازی های قاپ: ۱. قاپ سرپا، که به دو صورت «تیلی» و «پئی» انجام می گیرد؛ ۲. سه قاپ؛ ۳. چارقاپ؛ ۴. پنج قاپ؛ ۵. خرکلک؛ ۶. آلچوتخان، بازی مخصوص ارمنیان؛ ۷. هفت قاپ؛ ۸. ترنابازی. قاپ بازی را اصطلاحات، تکیه کلام ها و تعبیرات مصدری بسیار است که برخی از آن ها، مانند ترکیب مصدری «بُزآوردن» به معنی «ناکام و نامراد شدن»، در گفتار روزمرّۀ مردم رواج یافته است.

پیشنهاد کاربران

اصطلاح : سر از جیک وبوک کاری درآوردن هم از قاپ بازی استخراج شده یعنی زیر و روی موضوعی را شناختن.

بپرس