قرار گذاشتن


معنی انگلیسی:
arrange

دانشنامه عمومی

قرار گذاشتن، دِیت یا دِیتینگ ( به انگلیسی: Dating ) مرحله ای از روند جفت یابی است که به وسیله دو نفر و با هدف ارزیابی و محک زدن همدیگر جهت ورود به یک رابطه عاشقانه یا ازدواج صورت می پذیرد و به بیان دیگر عبارت است از توافق بر انجام برخی رفتارهای اجتماعی در مکان های عمومی به مانند یک زوج در حالی که ممکن است رابطه جنسی نداشته باشند یا داشته باشند. این نوع رابطه صمیمانه معمولاً مرحله قبل از نامزدی یا ازدواج است. [ ۱] [ ۲]
در برخی موارد افراد از یک رابطه به رابطه دیگر می روند در نتیجه به جای آنکه با موقعیت های استرس زا مواجه شوند، الگوهای کنار کشیدن افراد رشد می یابد. [ ۳] [ ۴] [ ۵]
رسانه های مردمی محبوب و پر مخاطب مثل مجله های ریدرز دایجست، پی پل، هومز اند گاردنز و…، به میزان زیادی به شفاف سازی و فرهنگ رفتاری موضوع دوستی و روابط جنسی می پردازند و در مقالات و داستان های خود، از انتظارات، حدود و آداب معاشرت بین دو شریک جنسی بسیار سخن می گویند. البته در نظرسنجی ها و مصاحبه های گوناگون مرزبندی ارزش ها، عرف ها، آداب، رسوم، حساسیت ها و… نسبت به این مبحث، بسته به کشورهای متفاوت رفته رفته آشکارتر می گردد. مدت دوره دوستی در هر مقطعی از زندگی با توجه به فرهنگ و عرف هر کشوری متفاوت است. [ ۶]
تشکیلات دوستیابی ( به انگلیسی: dating system ) ، به مجموعه ای از روش ها، وسائل و عواملی می گویند که به منظور تجهیز و تقویت سامانه های دوست یابی استفاده می شوند و بوسیلهٔ قوانین و فناوری میسر می گردند. انواع تشکیلات دوستیابی عبارتند از:
• دوستیابی اینترنتی:
در شبکه های اینترنتی وبگاه های زیادی در زمینهٔ آشنایی، دوستی و ملاقات مردم و جوانان با یکدیگر وجود دارد. [ ۷]
• دوست یابی سرعتی:
در شیوه دوست یابی سرعتی، گروهی از مردم دور هم جمع می شوند و ساعاتی را با هم به گفت وگو و گپ می پردازند. در این روش مردان و زنان به صورت چرخشی در مدت مشخصی با یکدیگر به گفت وگو می پردازند. این مدت بسته به نوع تشکیلات دوستیابی مربوط به، ۳ تا ۸ دقیقه طول می کشد. در فواصل بین این گفتگوها، مجری مربوط به زنگی را به صدا درمی آورد یا با جسمی قلم مانند به صفحه ای شیشه ای می کوبد تا به شرکت کنندگان خبر دهد تا جای خود را با شخص بعدی عوض کنند. [ ۸]
عکس قرار گذاشتنعکس قرار گذاشتنعکس قرار گذاشتن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

arrange (فعل)
اراستن، ترتیب دادن، مرتب کردن، چیدن، منظم کردن، سازمند کردن، قرار گذاشتن، طبقه بندی کردن، طبقهبندییا جور کردن

stipulate (فعل)
تصریح کردن، قرار گذاشتن، پیمان بستن، قید کردن

فارسی به عربی

اشترط , رتب

پیشنهاد کاربران

بپرس