قربانی کردن


برابر پارسی: سر بریدن

معنی انگلیسی:
immolate, immolation, sacrifice, victimize, to sacrifice, to offer a sacrifice

لغت نامه دهخدا

قربانی کردن. [ ق ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) قربان کردن. رجوع به قربان کردن شود :
بر آنم گر تو بازآیی که در پایت کشم جانی
از آن کمتر نشاید کرد در پای تو قربانی.
سعدی.

فرهنگ فارسی

قربان کردن

واژه نامه بختیاریکا

هین ریزش

دانشنامه عمومی

قربانی تقدیم اموال مادی یا جان حیوانات یا انسان ها به یک الوهیت به عنوان عمل کفاره یا پرستش است. [ ۱] [ ۲] قربانی کردن یک آیین مذهبی است که در آن یک شیء به الوهیت ارائه می شود تا رابطه صحیح یک انسان با نظام مقدس برقرار، حفظ یا احیا شود. این یک پدیده پیچیده است که در اولین شکل های شناخته شده عبادت و در همه نقاط جهان یافت شده است. [ ۳]
ادوارد بارنت تایلور نخستین مردم شناسی است که به طور علمی به تحقیق در زمینه قربانی پرداخته و معتقد است که قربانی، هدیه ای به موجودات ماوراء طبیعی بوده، تا علاقه آن ها به قربانی کنندگان جلب شود یا دشمنی آن ها را کاهش دهد.
در خصوص تاریخچه قربانی در دوران باستان گفته می شود که بشر همواره به دنبال ایجاد پیوندی میان خود، خداوند و مقدسات دینی بوده و قربانی کردن یکی از روش هایی است که این پیوند را به وجود می آورد. در یونان باستان، قربانی نماد کفاره، تزکیه، آرامش خاطر و استمداد از رحمت خدایان بوده و در مصر باستان نیز قربانی به عنوان عملی آیینی رواج داشته است.
دانشنامه دین، قربانی را عملی مذهبی می داند که در آن چیزهایی از تملّـک شخص خارج شده، به خدا یا یک نیروی فوق طبیعی اختصاص می یابد و تقدیم آنها می شود. [ ۴]
قربانی کردن، ادای دینی است برای خدایان، تا شکرانه ای باشد به سبب آنچه از او دریافت کرده اند و گاه نیز برای پوزش و فرونشاندن خشم خدایان به سبب گناهانی که یک قوم مرتکب شده اند تا ریخته شدن خون موجودی دیگر، سبب صیانت قربانی کنندگان شود و در پایان نیز با خوردن گوشت قربانی، جشنی ترتیب دهند به پاس پذیرش قربانی از سوی خدایان و قبول توبه. بررسی متون و آثار برجای مانده از ادیان مختلف و دوران کهن حکایت از آن دارد که مراسم قربانی با اهداف مختلفی همچون فروکاستن از خشم خدایان، طلب باران، باروری زمین، کسب موفقیت در جنگ یا رفع بیماری های واگیر و کشنده صورت می گرفته است. [ ۵]
عنصر قربانی شده بسته به جامعه های ابتدایی آن زمان، محدود به موجودات خاص نبود؛ از موجودی مظلوم و بیگناه برای برانگیختن حس ترحم خدایان، حیواناتی چون بز و گاو یا موجودی عزیز و ارزشمند از جنس انسان؛ مثل قربانی کردن خود پادشاه یا فرزند ذکور نخستین او، تا قربانی کردن خود خدایان ( ایزدان فروتر ) برای خدایی بزرگتر را شامل می شده که از اهمیت و ارزش والای قربانی در نزد اقوام و آیین های کهن حکایت دارد.
عکس قربانی کردنعکس قربانی کردنعکس قربانی کردن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

victimize (فعل)
قربانی کردن، دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن

پیشنهاد کاربران

از دوران قبل از تاریخ، قبایل انسانی برای در امان ماندن از خشم خدایان و یا برای ادای احترام به خدایان، هدیه ای را به خداوند پیشکش می کردند.
از زمان حضرت ابراهیم رسم قربانی کردن انسان، برچیده شد که این اتفاق بسیار مبارک و ارجمندی در تاریخ نگرش بشریت در جامعه بشری به حساب می آید.
...
[مشاهده متن کامل]

لیکن، هزاران سال از این واقعه میگذرد قدمی دیگر باید بجلو برداشت. آفریننده آسمان نه تنها نیازی به دیدن سر بریدن و خون ریختن ندارد بلکه ما را از خون ریختن و سر بریدن بر حذر می دارد. ریختن خون انسان یا حیوان چه سودی دارد؟

بپرس