قلعه کش

لغت نامه دهخدا

قلعه کش. [ ق َ ع َ ک َ ] ( اِخ ) ( مردمان کلا ) از دههای بارفروش است. رجوع به ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 158 شود.

قلعه کش. [ ق َ ع َ ک َ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان آمل است. این دهستان در شمال دهستان دشت سر واقع و از 5 آبادی تشکیل شده وجمعیت آن در حدود 500 تن است. محصول عمده آن برنج و مختصر غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

قلعه کش. [ ق َ ع َک َ ] ( اِخ ) ده مرکز بلوک قلعه کش از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل ، واقع در 12000گزی شمال خاوری آمل. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل و مرطوب مالاریائی است. سکنه آن 270 تن است. آب آن از رودخانه هراز و چشمه و محصول آن برنج ، حبوبات ، صیفی و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. اغلب سکنه در تابستان به ییلاق وشتان فیروزکوه میروند. آثار قلعه خرابه قدیمی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

ده مرکز بلوک قلعه کش از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل واقع در ۱۲٠٠٠ گزی شمال خاوری آمل . موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مرطوب مالاریایی است .

گویش مازنی

/ghale kash/ از توابع دشت سر واقع در منطقه ی آمل

پیشنهاد کاربران

بپرس