قوری دربند

لغت نامه دهخدا

قوری دربند. [ دَ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان تگمران بخش شیروان شهرستان قوچان ، سکنه آن 189 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات ، بنشن و شغل اهالی زراعت و مالداری است. از گرم خان میتوان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان تگمران بخش شیروان شهرستان قوچان .

پیشنهاد کاربران

قوری دربند یه اسم ترکی میباشد به معنای خشک
ولی مردم این روستا از ایل بزرگ زعفرانلو کورد کرمانج میباشند و ریشه آن در ۱۵۰سال پیش به روستای سرخزو برمیگردد
قوری دربند
منابع• http://T.me/sorkhzo
قوری دربند
خشک بی ابی
از بخش تکمران
با مردمانی غیور وزحمت کش با
و لهجه شیرین کرمانجی
قوری دربند یعنی عشق
یعنی یادگارپدربزرگ
یعنی حاج محمودخان
حاج قاسم
یعنی سربلند
قوردربند خشک هست اماقلب مردمانش گرم وسبزاست
خشک و بی آب .
قوری دربند یعنی خشک و بی آب.
قره تشدید روی حرف ر یعنی خشکی واژه ترکی است. در کل یعنی محصور در خشکی
سلام طبق گفته ریش سفیدان روستا در اصل قور دربند بوده به معنی خشکی در بند هست
شهرک امام سجاد متشکل از چند روستا که یکی از انها قوری دربند میباشد ک کل جمعیت ساکن همیشگی در ان در چند سال اخیر و تشدید روند کوچ روستاییان به شهر ها حدوا ۳۰ تا ۴۰ نفر بیشتر نمیباشد
اسم اصالتا ترکی است گرچه اهالی روستا از کردان غیور می باشند
قره دربند. بیابان خشک و بی آب و علف

بپرس