لحظات

/lahazAt/

برابر پارسی: زمانها، زمان

لغت نامه دهخدا

لحظات. [ ل َ ح َ ] ( ع اِ ) ج ِ لحظة.

فرهنگ فارسی

جمع لحظه

فرهنگ عمید

= لحظه

پیشنهاد کاربران

لحظات
برابرپارسی لحظه، دم است. وبراین پایه دربرابرلحظات ، می تواند دم هابکارگرفته شود.
در پارسی " لخت ها " از لخت lakht
لحظه ای = لختی
این واژه عربی و چیوان ( = جمع ) لحظه است و پارسی آن اینهاست:
تَکزمانها، اَدیاپان، لَوَها، اِناها، آژیرامان، ایدانیمان ( برای ریشه شناسی واژه ها نگاه کنید به لحظه )

بپرس